سادیسم چیست؟

سادیسم چیست؟


سادیسم[۱] یا دیگرآزاری به کسب لذت از طریق اعمال خشونت، ایجاد درد، تحقیر و سایر اشکال آزار علیه افراد دیگر گفته می‌شود. این اصطلاح عموماً به سادیسم جنسی اشاره دارد. در چارچوب نظریه روانکاوی کلاسیک زیگموند فروید، دیگرآزاری به عملکرد غریزه مرگ[۲] نسبت داده می‌شود و در تمایلات پرخاشگرانه ذاتی که از اولین مراحل رشد بروز می‌یابند، تجلی پیدا می‌کند. در این مقاله قصد داریم به مفهوم دیگرآزاری، انواع آن، شخصیت سادیستی و ویژگی‌های آن بپردازیم.

فهرست مطالب

ریشه‌شناسی واژه‌ی سادیسم

اصطلاح سادیسم از نام مارکی دو ساد (دوناتین آلفونس فرانسوا دو ساد[۳]، ۱۷۴۰–۱۸۱۴)، اشراف‌زاده، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، اقتباس شده است. این مفهوم نخستین بار توسط روان‌پزشک آلمانی ریچارد فون کرافت-ابینگ (۱۸۴۰–۱۹۰۲) در چارچوب مطالعات روان‌پزشکی به‌کار گرفته شد. مارکی دو ساد که به سبک زندگی افراطی و هرزه‌گرایانه شهرت داشت، در کنش‌های جنسی خشونت‌آمیز با روسپیان مشارکت می‌کرد، در اُرجی‌های[۴] گروهی حضور می‌یافت و بارها به اتهام جرائم جنسی محاکمه و زندانی شد. او در دوران حبس در زندان‌ها و بیمارستان‌های روانی آثاری با درون‌مایه‌های شهوانی و در عین حال فلسفی خلق کرد. دو ساد با پرده‌برداری از امور جنسیِ تابو، نقشی محوری در برملاکردن تمایلاتی ایفا نمود که جامعه‌ی عصر وی ترجیح می‌داد در سایه باقی بماند. فروید یادآوری می‌کند که کرافت-ابینگ نخستین کسی بود که این اصطلاحات را تعریف کرد اما اصطلاح دیگری به نام «الگولانیا»[۵] نیز توسط نویسندگان دیگر ترجیح داده شده است. الگولانیا بر لذت در درد تأکید دارد، در حالی که سادیسم و مازوخیسم بر لذت در هر شکل تحقیر یا رنج تأکید می‌کنند. این نکته در بررسی دگرگونی‌های این سائق حائز اهمیت است.

تعریف سادیسم

کرافت-ابینگ در اثر کلاسیک انحرافات جنسی از دیدگاه روان‌پزشکی[۶] (۱۸۸۶)، چهار گونه‌ی انحراف جنسی را برشمرد: سادیسم، مازوخیسم، فتیشیسم و همجنس‌گرایی. از منظر وی، دیگرآزاری نوعی انحراف نسبتاً شایع است که از طریق اعمال خشونت‌آمیزِ سلطه‌گرانه به لذت جنسی و ارگاسم منجر می‌شود. او سادیسم و مازوخیسم (یعنی میل منفعلانه به تحمل درد، اجبار، تنبیه و/یا تحقیر) را دو روی یک سکه دانست که رابطه‌ای دیالکتیکی بین آن‌ها برقرار است.

کرافت-ابینگ در تحلیل سادیسم میان خشونت‌های جنسیِ فیزیولوژیک و بهنجار (نظیر گازگرفتن یا نیشگون گرفتن در اوج برانگیختگی جنسی) و خشونت‌های سلطه‌گرایانه‌ی آسیب‌زا تمایز قائل می‌شود. به‌زعم او، این دو قطب در طیفی پیوسته قرار می‌گیرند که امکان ردیابی تدریجی شدت کنش‌ها را فراهم می‌سازد. اگرچه اثر کلاسیک انحرافات جنسی از دیدگاه روان‌پزشکی بیش از آنکه نظریه‌ای منسجم درباره‌ی سکسوالیته ارائه دهد، به برچسب‌زنی و اخلاق‌پردازی درباره‌ی انحرافات جنسی پرداخته، اما به‌عنوان سنگ‌بنای مطالعات مدرن روان‌شناسی جنسی، راه را برای آرای زیگموند فروید (۱۸۵۶–۱۹۳۹) درباره‌ی سادومازوخیسم و نظریه‌ی روان‌کاوی هموار ساخت.

او عمدتاً اصطلاح «سادیسم» یا «سادیسم به معنای دقیق» را برای مواردی به کار می‌برد که ارتباطی میان میل جنسی و اعمال خشونت علیه دیگران وجود دارد (به‌عنوان مثال رجوع شود به سه رساله درباره نظریه میل جنسی، ۱۹۰۵). با این حال، به صورت کلی‌تر و به شکلی غیر دقیق، او گاهی این واژه را صرفاً به معنای خشونت، فارغ از اینکه با ارضای جنسی همراه باشد، به کار می‌برد (به عنوان مثال رجوع شود به «غریزه تسلط»، «پرخاشگری»، «سادیسم/مازوخیسم»). علیرغم تأکید او بر اینکه این کاربردِ اخیر از واژه‌ سادیسم کاملاً دقیق نیست، اما در روان‌کاوی رواج گسترده‌ای یافته است. خطر این کاربرد آن است که ممکن است به ادغام نابجای سادیسم و پرخاشگری بینجامد. این مسئله به ویژه در آثار ملانی کلاین و پیروان او مشهود است.

شخصیت سادیستی

انواع سادیسم

انواع سادیسم بر اساس ملاک‌های مختلفی مشخص می‌شود. بر اساس معیارهای بالینی و روان‌شناختی پنج نوع سادیسم جنسی، روانی-عاطفی، موقعیتی، مجازی و اجتماعی-سیاسی وجود دارد. همچنین میلون به گونه‌های مختلف دیگرآزاری اشاره کرده است که در ادامه به بررسی ان‌ها خواهیم پرداخت.

۱. سادیسم جنسی

سادیسم جنسی[۷] به تمایل فرد به ایجاد درد، تحقیر یا کنترل دیگری در روابط جنسی اشاره دارد. این اختلال در DSM-V تحت عنوان اختلال سادیسم جنسی طبقه بندی شده و زمانی به عنوان یک اختلال در نظر گرفته می شود که باعث پریشانی یا آسیب به خود یا دیگران شود (در قسمت‌های بعدی به توضیح سادیسم جنسی خواهیم پرداخت).

۲. سادیسم روانی-عاطفی

در دیگرآزاری روانی-عاطفی[۸]، فرد بدون استفاده از خشونت فیزیکی، از طریق تحقیر، دستکاری روانی (مانند گسلایت)، یا ایجاد ترس در دیگران لذت می‌برد. این رفتار ممکن است در روابط عاطفی، محیط کار یا روابط اجتماعی مشاهده شود.

۳. سادیسم موقعیتی

دیگرآزاری موقعینی[۹] در مورد افرادی استفاده می‌شود که در شرایط خاص (مانند داشتن قدرت بر دیگران) رفتارهای سادیستی نشان می‌دهند، اما این رفتارها پایدار نیستند. به‌عنوان نمونه زورگویان مدرسه یا برخی مدیران مستبد که رفتارهای دگرآزارانه آن‌ها محدود به همین موقعیت‌ها می‌شود.

۴. سادیسم مجازی

دیگرآزاری مجازی[۱۰] شامل آزار دیگران در فضای مجازی، از طریق قلدری سایبری، انتشار شایعات یا ارسال پیام‌های تهدیدآمیز است. برخی افراد در فضای آنلاین به دلیل ناشناس بودن، بیشتر مستعد رفتارهای سادیستیک هستند.

۵. سادیسم اجتماعی-سیاسی

برخی نظام‌های سرکوبگر یا افراد صاحب قدرت از آزار مخالفان یا گروه‌های ضعیف لذت می‌برند. این حکومت‌ها از شکنجه و ایجاد رعب برای کنترل مردم استفاده می‌کنند که اشاره به سادیسم اجتماعی-سیاسی[۱۱] دارد.

انواع سادیسم از دیدگاه تئودور میلون

سادیسم در چهار نوع مختلف ظاهر می‌شود که هر کدام ویژگی‌های متمایزی دارند. برخی از الگوهای رفتاری سادیستی ممکن است با هم همپوشانی داشته باشند، اما در نهایت همه آن‌ها شامل لذت بردن از درد دیگران می‌شوند. چهار نوع اختلال شخصیت سادیستی عبارتند از: سادیسم ترسو، مستبدانه، تحمیل‌گرا، و انفجاری. در ادامه به توضیح هر یک و الگوهای رفتاری مرتبط با آن‌ها می‌پردازیم:

۱. سادیسم ترسو

سادیسم ترسو[۱۲] که با ویژگی‌های شخصیت اجتنابی همراه است، الگویی از رفتارهای سادیستیک پنهان را نشان می‌دهد. از منظر تشخیصی، این افراد از سطوح بالای ناامنی درونی رنج می‌برند که با مکانیسم‌های دفاعی جبرانی همچون تظاهر به شجاعت همراه می‌شود (میلون و دیویس، ۱۹۹۶). مطالعات نشان می‌دهد که این گروه علی‌رغم گرایش‌های سادیستیک درونی، به دلیل ترس از پیامدهای اجتماعی، معمولاً از اعمال خشونت آشکار اجتناب می‌کنند (کرنبرگ، ۲۰۰۴). این الگو در طبقه‌بندی‌های بالینی اغلب به عنوان «سادیسم منفعل» شناخته می‌شود.
به‌طور خلاصه ویژگی‌های شخصیتی سادیسم ترسو به شرح زیر است:
  • عمیقاً احساس ناامنی می‌کنند،
  • شخصیت اجتنابی دارند،
  • از خطرات قریب‌الوقوع می‌ترسند،
  • تظاهر به شجاعت می‌کنند، اما در واقع ترسو هستند،
  • از خشونت و رفتارهای بدخواهانه متنفرند (اما در شرایط خاص ممکن است به آن متوسل شوند)،
  • تظاهر به سلطه‌گری می کنند اما فاقد بدخواهی آشکار هستند.

۲. سادیسم مستبد

سادیسم مستبد[۱۳] به عنوان شدیدترین تظاهر بالینی سادیسم، این گونه با ویژگی‌های شخصیت ضداجتماعی و پارانوئید همراه است. از دیدگاه آسیب‌شناسی روانی، افراد مبتلا به این نوع از سادیسم، در تنظیم هیجانات اختلال ساختاری نشان می‌دهند و فاقد همدلی هستند (هیر، ۲۰۰۳). پژوهش‌های نوروسایکولوژیک نشانگر کاهش فعالیت در قشر پیش‌پیشانی این افراد در مواجهه با درد دیگران است (بلیر، ۲۰۰۵). این گروه بیشترین همبستگی را با رفتارهای جنایی خشونت‌آمیز نشان می‌دهند و در نظام‌های تشخیصی روان‌پزشکی بیشتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. ویژگی‌های شخصیتی خطرناک‌ترین و شدیدترین شکل سادیسم به شرح زیر است:
  • کلامی آزاردهنده دارند (تحقیرکننده و زننده)،
  • مسئولیت اعمال خود را نمی‌پذیرند و دیگران را مقصر می‌دانند،
  • به اشیا یا اموال آسیب می‌زنند،
  • خشن، بی‌رحم و ظالم هستند،
  • رفتار ضداجتماعی و خشم غیرقابل کنترل دارند،
  • شخصیت‌های منفی‌نگر و پارانوئید از خود نشان می‌دهند،
  • خود را قربانی جلوه می‌دهند (درحالی که خود، آزارگر هستند)،
  • کنترل رفتار خود را ندارند،
  • بدبینی و منفی‌گرایی دارند.

۳. سادیسم تحمیلی

سادیسم تحمیلی[۱۴] که با ویژگی‌های وسواسی-جبری همراه است، از دیدگاه روان‌تحلیلی بیانگر شکل‌گیری سوپرایگوی سخت‌گیر و تنبیه‌گر است (فرنزی، ۱۹۳۳). مطالعات شناختی-رفتاری نشان می‌دهد که این افراد رفتارهای سادیستیک خود را در چارچوب نظام‌های اخلاقی سفت‌وسخت توجیه می‌کنند (بک و فریمن، ۱۹۹۰). بیشتر در صاحبان مشاغلی از قبیل رؤسای دانشگاه‌ها، افسران زندان، پلیس‌ها، و فرماندهان نظامی دیده می‌شود. البته لازم به ذکر است که همه افرادی که این مشاغل را دارند لزوماً سادیست نیستند، اما تحقیقات نشان داده که بسیاری از سادیست‌های تحمیل‌گرا در موقعیت‌های اقتدار یافت می‌شوند. آن‌ها معتقدند باید قوانین را به شیوه خود اجرا کنند و از مجازات کردن خطاکاران لذت می‌برند.

شخصیت سادیستی
دیگرآزاری تحمیلی که ترکیب ویژگی‌های وسواسی-جبری با تمایلات سادیستیک است، با ویژگی‌های شخصیتی نمایان می‌شود:
  • هدف اصلی آن‌هاتحمیل کنترل، اعتقاد به مجازات و تنبیه روشمند است،
  • شخصیت وسواسی-جبری دارند،
  • می‌توانند بین هنجارهای اجتماعی و نیازهای فردی تعادل برقرار کنند،
  • بی‌عاطفه هستند و نیات دیگران را قضاوت می‌کنند،
  • ممکن است در کنترل رفتارهای خشونت‌آمیز خود مشکل داشته باشند،
  • تمایل به بی‌رحمی دارند،
  • چارچوب اخلاقی سفت‌وسختی دارند،
  • تمایل به کنترل سیستماتیک دیگران دارند.

۴. سادیسم انفجاری

سادیسم انفجاری[۱۵] که با سازمان شخصیت مرزی همراه است، از دیدگاه آسیب‌شناسی روانی بیانگر نقص در تنظیم هیجانات و کنترل تکانه است (لینهان، ۱۹۹۳). مطالعات تصویربرداری عصبی کاهش فعالیت در سیستم مهارکننده‌های قشر پیشانی را در این گروه نشان داده‌اند (سیبرت و همکاران، ۲۰۰۳). از منظر بالینی، این افراد در مواجهه با محرک‌های استرس‌زا، ناامیدی، تحقیر، یا از دست دادن کنترل، دچار فروپاشی مکانیسم‌های دفاعی شده و به خشونت متوسل می‌شوند. دیگرآزاری انفجاری که مرتبط با سازمان شخصیت مرزی است با ویژگی‌های زیر تظاهر می یابد:
  • نشانه‌هایاختلال شخصیت مرزی دارند،
  • پس از رسیدن به نقطه تحمل خود، به خشونت فیزیکی متوسل می‌شوند،
  • برای رها کردن احساسات فروخورده تحقیر یا ناامیدی، پرخاشگری می‌کنند،
  • به خیانت بسیار حساس هستند،
  • هرگز ناامیدی را در زندگی نمی‌پذیرند،
  • بی‌ثباتی هیجانی دارند،
  • به تحقیر حساسیت شدید دارند.

سادیسم در دیدگاه فروید

فروید در مقاله‌ی «سه رساله درباره‌ی نظریه‌ی میل جنسی» (۱۹۰۵)، با ارجاع به نوشته‌های کرافت-ابینگ، نظریه‌های روان‌کاوانه‌ی خود را حول ویژگی‌های کلی سادیسم و مازوخیسم صورت‌بندی کرد. همانند کرافت-ابینگ، او نیز درباره‌ی سادیسم و مازوخیسم می‌گوید که این دو پدیده «شایع‌ترین و مهم‌ترین نوع در میان انحرافات جنسی» محسوب می‌شوند. از منظر بنیان‌گذار روانکاوی، دیگرآزاری امری غریزی و مرتبط با پرخاشگریِ حافظ حیات است. او این ویژگی پرخاشگرانه را به‌طور خاص در مردان به‌مثابه‌ی میلی طبیعی و زیست‌شناختی به تسلط‌جویی تفسیر می‌کند؛ تمایلی برای درهم‌شکستن مقاومت ابژه‌ی جنسی و در نتیجه تضمین وقوع آمیزش. سادیسم در این چارچوب، اغراق‌شده‌ترین شکل چنین پرخاشگری‌ای است تا جایی که میل به خشونت به نیازی جنسیِ مسلط یا حتی نیاز غالب تبدیل می‌شود. به‌طور خلاصه او در «سه رساله درباره‌ی نظریه‌ی میل جنسی» نکات زیر را در مورد سادیسم مطرح می کند:
  1. دیگرآزاری را به‌عنوان مؤلفه‌ی پرخاشگرانه‌ی غریزه‌ی جنسی توضیح می‌دهد که مستقل و اغراق‌آمیز شده و موضع مسلط[۱۶] را به خود اختصاص داده است.
  2. سادیسم می‌تواند بیانگر نگرشی خشن نسبت به ابژه‌ی جنسی باشد و همچنین بدین معناست که ارضای جنسی منوط به تحقیر و بدرفتاری با ابژه است.
  3. او به این واقعیت توجه دارد که ما شاهد هر دو حالت فعالانه[۱۷] و منفعلانه[۱۸] در یک فرد هستیم؛ به‌عبارت دیگر، سوژه‌ای که از واردکردن درد لذت می‌برد، می‌تواند از دردی که خود تجربه می‌کند نیز لذت ببرد.
شخصیت سادیستی

علت‌های سادیسم از دیدگاه فروید

در مورد ریشه‌های سادیسم، فروید سه عامل را برمی‌شمارد:

  1. نخست، براساس سنت، مردانی که نمی‌توانند به متقاعدکردن زنان برای تسلیم‌شدن[۱۹] جنسی تکیه کنند، مجبور به استفاده از ابزارهای دیگر مانند زور و سلطه‌گری می‌شوند.
  2. دوم، هنگامی که کودک شاهد آمیزش جنسی است، درکی خشونت‌آمیز از آنچه اتفاق می‌افتد دارد؛ او قادر به درک آنچه رخ می‌دهد نیست و آن را به‌عنوان نوعی بدرفتاری تفسیر می‌کند که بر موضع و لذت جنسی خودش تأثیر می‌گذارد.
  3. سوم، او به یک عامل فیزیولوژیک اشاره می‌کند؛ ارتباط میان فعالیت جنسی و بازی‌های خشن[۲۰]، که این امر از جمله تعیین‌کننده‌های مسیر غریزه‌ی جنسی است.
در «سه رساله»، به مراحل پیش‌تناسلی[۲۱] رشد اشاره می‌شود؛ یعنی مرحله‌ی دهانی و مقعدی. مراحل پیش‌تناسلی خودارضاجویانه (اتو-اروتیک[۲۲]) هستند، به این معنا که برای ارضای جنسی هنوز به ابژه وابسته نیستند، بلکه عضو/بدن خودِ سوژه منبع لذت است. آنچه در این مرحله رخ می‌دهد، عاملی تعیین‌کننده در چگونگی ارتباط سوژه با ابژه در مراحل بعدی خواهد بود. فروید استدلال می‌کند که سادیسم ریشه در مراحل اولیه‌ی رشد روان‌جنسی به‌ویژه مرحله‌ی مقعدی[۲۳] دارد، جایی که کودک از کنترل و تسلط بر محیط خود لذت می‌برد. قابل توجه است که اصطلاح «مقعدی سادیستی»[۲۴] به یک ارجاع رایج تبدیل شده است. بنابراین، لازم است در ادامه به بررسی مرحله‌ی «مقعدی سادیستی» بپردازیم.

مرحله‌ی مقعدی سادیستی

در مرحله‌ی مقعدی سادیستی، ناحیه‌ی مقعد به عنوان منطقه‌ی اصلی اروتوژنیک در سال دوم زندگی تثبیت می‌شود. رابطه با ابژه در این مرحله آکنده از معانی مرتبط با عملکرد دفعی (دفع یا نگه‌داری) و ارزش نمادین مدفوع (بخشش یا امتناع) است. فروید تعارضات این مرحله را به عنوان عناصر تعیین‌کننده در روابط ابژه‌ای سادومازوخیستی و دوگانگی‌های مشخصه آن می‌دانست:
  1. فعال/منفعل[۲۵]
  2. سلطه‌گری/تابعیت[۲۶]
  3. نگه‌داری/دفع [۲۷]
در این مرحله، دو گرایش اصلی فعال (سادیسم) و منفعل (شهوت مقعدی) شکل می‌گیرند. بنیان‌گذار روانکاوی (۱۹۰۵) تأکید می‌کند که اگرچه این دوگانگی متضاد (فعال/منفعل) مبنای تمایزهای بعدی در زندگی جنسی است، اما در این مرحله هنوز نمی‌توان آن‌ها را با مفاهیم مردانه/زنانه توصیف کرد.در مرحله سادیستی مقعدی، کانون اصلی لذت، ناحیه مقعد است. از یک سو، تکانه‌های سادیستی (خواست تسلط و کنترل) از طریق فعالیت عضلانی بدن، به‌ویژه در فرآیند دفع یا نگهداری مدفوع، نمود می‌یابند. از سوی دیگر، شهوت مقعدی با تمرکز بر لذت‌های منفعلانه مرتبط با مخاط روده، به عنوان یک منبع خودارضاگرایانه عمل می‌کند. به این ترتیب، این مرحله شاهد ظهور جفت‌های متضاد تکانه‌هاست، به‌طوری که تقابل میان سادیسم (فعال) و مازوخیسم (منفعل) از پیش در ساختار روانی فرد نهادینه می‌شود. این دوقطبی‌سازی، پایه‌ای برای سازمان‌بندی‌های پیچیده‌تر روانی در مراحل بعدی رشد خواهد بود.

ابژه‌های غریزی در این مرحله صرفاً به مدفوع محدود نمی‌شوند، بلکه شامل مادر و سایر افراد نزدیک نیز می‌گردند که به عنوان ابژه‌هایی برای تسلط و کنترل عمل می‌کنند. اهداف غریزی این دوره دو وجه اساسی دارند: نخست، کسب لذت شهوانی از طریق ناحیه حساس به لذت (مقعد) که مدفوع به عنوان واسطه آن عمل می‌کند؛ و دوم، جست‌وجوی راه‌هایی برای اعمال نفوذ و سلطه بر مادر که به تدریج به عنوان موجودی جدا از کودک تمایز می‌یابد.

همان‌طور که گولس (1992) اشاره می‌کند، کودک در این مرحله مدفوع را بخشی از خود تلقی می‌کند که قابلیت نگهداری یا دفع آن را دارد. این فرآیند به تدریج به درکی ابتدایی از مرز میان درون و بیرون منجر می‌شود و مدفوع را به وسیله‌ای برای ارتباط و مبادله میان کودک و مراقبانش تبدیل می‌کند. به بیان فروید (1917، ص130):

شخصیت سادیستی

«دفع، اولین موقعیتی است که کودک را با انتخاب میان خودشیفتگی و عشق به ابژه مواجه می‌سازد. او یا به نشانه اطاعت و عشق، مدفوع خود را به عنوان «قربانی» تقدیم می‌کند، یا آن را برای ارضای خودخواهانه و بعدها به عنوان ابزاری برای ابراز اراده خود حفظ می‌نماید.»

عمل دفع، اولین فرصتی است که کودک باید میان یک نگرش خودشیفته‌وار و یک نگرش عشق به ابژه انتخاب کند. این بدان معناست که او یا مدفوعش را به نشانه‌ی عشق می‌بخشد یا آن را برای رضایت خودارضایانه یا پرخاشگرانه نگه می‌دارد. کودک می‌تواند از مدفوع به‌عنوان ابزاری برای بیان سرکشی استفاده کند، که به‌طور نمادین نشان‌دهنده‌ی نفرت اوست؛ یا برعکس، هنگامی که مدفوع را رها می‌کند، احساسات عاشقانه‌اش را بیان می‌کند. بنابراین، عمل بخشیدن مدفوع به کسی که کودک دوست دارد، اولین لحظه‌ای است که بخشی از بدن خود را برای جلب محبت دیگری فدا می‌کند، و این عمل در وهلهٔ اول، نشانگر گذار از عشق خودشیفته‌وار (اگر مدفوع را نگه دارد) به عشق ابژه‌ای است.

به‌طور خلاصه در مرحله مقعدی سادیستی، کودک ممکن است هنگام درخواست والدین یا سرپرست برای دفع، از انجام آن خودداری کند و از این خودداری لذت فرعی به دست آورد. او در «شخصیت و اروتیسم مقعدی»[۲۸] (۱۹۰۸) بیان می‌کند که تثبیت در مرحله‌ی مقعدی سادیستی به ویژگی‌های شخصیتی مانند لجاجت، سرکشی، خشم و کینه‌توزی منجر می‌شود. او تأکید می‌کند:

«بر اساس این یافته‌ها، می‌توان استنباط کرد که این دسته از افراد با ساختار روان‌جنسیِ ذاتی[۲۹] متولد می‌شوند که در آن، منطقه‌ی مقعدی از سطح تحریک‌پذیری شهوانیِ[۳۰] به‌طور غیرمعمولی قوی‌ای برخوردار است.»

او همچنین در اثر «دگرگونی‌های غریزه» (۱۹۱۷) به این مسئله پرداخته است:

«اروتیسم مقعدی در تولید رفتار سرکشانه (نافرمانی)[۳۱] کاربرد خودشیفته‌ای می‌یابد که واکنشی مهم از سوی ایگو در برابر خواسته‌های دیگران محسوب می‌شود.»

او همچنین به ارتباط دیالکتیکی میان سادیسم و مازوخیسم اشاره می‌کند و معتقد است مازوخیسم اولیه[۳۲] در واقع سادیسمی است که به سوی خودِ سوژه بازگردانده شده است. این دیدگاه بعدها توسط روان‌کاوان پسافرویدی مانند ژاک لاکان بسط داده شد.

سادیسم در نگاه کارل آبراهام

کارل آبراهام (۱۹۲۷) با بسط نظریه‌ی فروید، مرحله‌ مقعدی سادیستی را به دو فاز متمایز تقسیم کرد که هر کدام الگوهای رفتاری متفاوتی نسبت به ابژه نشان می‌دهند.

  1. فاز اول (دفعی): این مرحله که با عملکرد عضلات مرتبط است، حول محور دفع و تخلیه متمرکز می‌شود. در اینجا، ارضا از طریق عمل دفع تحقق می‌یابد. از منظر سادیستی، این رفتار حاوی معنای پرخاشگرانه است، چرا که ابژه (مدفوع) به‌عنوان چیزی تخریب‌شده دفع می‌شود و این عمل می‌تواند به‌عنوان کنشی تحریک‌آمیز نسبت به بزرگسال تعبیر گردد.
  2. فاز دوم (حفظ‌کننده): در مقابل، فاز دوم ماهیتی منفعلانه و مازوخیستی دارد. هدف اصلی در این مرحله، تسلط بر ابژه از طریق حفظ و نگهداری آن است. این فرآیند با لذتی همراه است که از طریق تحمل درد ناشی از انقباض یا گشادشدن غشاهای مخاطی و کانال مقعدی به‌دست می‌آید. بنابراین، این فاز به‌وضوح ویژگی‌های مازوخیستی را نمایان می‌سازد.

این تقسیم‌بندی آبراهام نشان می‌دهد که چگونه یک مرحله‌ی رشدی واحد می‌تواند شامل مکانیسم‌های روانی متضاد (سادیستی و مازوخیستی) باشد که هر کدام به شیوه‌ای متفاوت با ابژه رابطه برقرار می‌کنند.

شخصیت سادیستی

ادغام دیدگاه فروید و آبراهام

فروید (۱۹۳۳) در اثر خود با عنوان «درس‌گفتار ابتدایی پیرامون روانکاوی»، نظریه‌پردازی‌های آبراهام را در چارچوب مفهومی خود ادغام نمود و اظهار داشت: «ما می‌توانیم به دستاوردهای علمی خود مباهات کنیم که از جمله‌ی آن‌ها کشفیات مهم درباره‌ی نخستین سازمان‌بندی‌های لیبیدویی است… آبراهام در سال ۱۹۲۴ موفق به تمایزگذاری دو فاز متمایز در مرحله‌ی سادیستی-مقعدی شد». او در این بیان به تقسیم‌بندی دوگانه‌ی این مرحله اشاره می‌کند که در آن فاز نخست تحت سیطره‌ی تمایلات تخریب‌گرانه و دفع‌کننده قرار دارد، حال آنکه فاز دوم با گرایش‌های عاطفی مثبت نسبت به ابژه‌ها (از قبیل تمایل به حفظ و تملک) مشخص می‌شود.
فروید (۱۹۴۰) با تأکید بر گستردگی تکانه‌های سادیستی خاطرنشان می‌سازد: «دامنه‌ی این تکانه‌ها در فاز دوم (سادیستی-مقعدی) به‌مراتب وسیع‌تر است، چرا که ارضای غریزی در این مرحله مستقیماً از طریق کنش‌های پرخاشگرانه و دفعی حاصل می‌شود». از منظر وی، سادیسم در این مرحله حاصل تلفیق دو نیروی متعارض است: تکانه‌های لیبیدینال (مربوط به اروس) و تمایلات تخریب‌گرانه (مربوط به تاناتوس). با این حال، او هشدار می‌دهد که «تصور توالی خطی و مجزای مراحل سه‌گانه‌ی تحول روان‌جنسی (دهانی، مقعدی و فالیک) گمراه‌کننده خواهد بود؛ این مراحل ممکن است به‌صورت همزمان ظهور یابند، با یکدیگر همپوشانی داشته باشند یا به‌شکل موازی تداوم یابند». به‌عقیده‌ی او، گذار از یک مرحله به مرحله‌ی دیگر نه ناگهانی است و نه کاملاً تدریجی.نکته‌ی قابل تأمل آنکه نخستین نشانه‌های تکانه‌های سادیستی همزمان با پایان‌یافتن مرحله‌ی دهانی و با رویش دندان‌ها پدیدار می‌شوند. در این مقطع، نوزاد ممکن است حتی در حین عمل مکیدن نیز به شیوه‌ای سادیستی به لذت دست یابد. این تمایلات پرخاشگرانه در مرحله‌ی سادیستی-مقعدی به اوج خود می‌رسند، چرا که در این مرحله، ارضای غریزی اساساً از طریق کنش‌های دفعی و پرخاشگرانه محقق می‌شود. این دیدگاه پیچیده، درک جامع‌تری از پویایی‌های تحول روان‌جنسی در نظریه‌ی روان‌کاوی ارائه می‌دهد.

آیا سادیسم همواره بیمارگون است؟

سادیسم صرفاً محدود به حوزه‌ی آسیب‌شناسی نیست، بلکه مؤلفه‌ای ذاتی در سکسوالیته‌ی انسانی تلقی می‌شود که تنها در اَشکال افراطی‌اش به انحراف تبدیل می‌شود. تمایلات سادیستی در مرحله‌ی مقعدی سادیستی می‌توانند به‌صورت والایش‌یافته[۳۳] یا تعدیل‌شده در رفتارهای عادی بزرگسالی ادغام و به اشکال نمادین (مثل هنر، ورزش یا مراسم مذهبی) تبدیل شوند. به عنوان نمونه رقابت‌های ورزشی، طنزهای تند، یا حتی نقش‌آفرینی در روابط عاطفی ممکن است حاوی عناصری از سادیسم یا مازوخیسم باشند، بدون آنکه بیمارگون تلقی شوند.در روابط جنسی توافقی (مانند BDSM)[۳۴] که مبتنی بر رضایت، اعتماد و مرزبندی‌های مشخص است، دیگرآزاری می‌تواند بخشی از بازی قدرت باشد. در اینجا، هدف لذت مشترک است، نه آسیب واقعی. این فرم از سادیسم را می‌توان به‌عنوان یک فانتزی ساختارمند در نظر گرفت که در چارچوب اخلاقی و اجتماعی پذیرفته‌شده عمل می‌کند.دیگرآزاری بیمارگون زمانی تشخیص داده می‌شود که فرد از رنجِ غیرداوطلبانه‌ی دیگران لذت می‌برد یا این تمایل به حدی شدید است که زندگی اجتماعی یا روانی او را مختل می‌کند. بر اساس DSM-V، اگر این رفتارها همراه با خشونت، اجبار یا نقض حقوق دیگران باشد، به‌عنوان یک اختلال بالینی در نظر گرفته می‌شود.

اختلال شخصیت سادیستی در DSM-V

اختلال شخصیت سادیستی[۳۵] در DSM-III-R به عنوان یک اختلال شخصیت مستقل طبقه‌بندی شد، اما در نسخه‌های بعدی DSM-IV و DSM-V حذف گردید. در DSM-V، این اختلال به عنوان یک اختلال شخصیت مجزا ذکر نشده است، اما مفاهیم مرتبط با سادیسم در سایر بخش‌های این راهنمای تشخیصی مورد توجه قرار گرفته‌اند.در بخش اختلالات پارافیلیک[۳۶]، سادیسم جنسی[۳۷] به عنوان یک تشخیص مستقل ارائه شده است. همچنین، برخی ویژگی‌های شخصیت سادیستی ممکن است در اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت ضداجتماعی[۳۸] یا اختلال شخصیت خودشیفته[۳۹] مشاهده شود، هرچند به خودی خود به عنوان یک اختلال شخصیت مجزا در نظر گرفته نمی‌شود.در مدل جایگزین اختلالات شخصیت[۴۰] (AMPD) که در ضمیمه DSM-V آمده است، ویژگی‌های سادیستی ممکن است در حوزه خصومت[۴۱] مورد بررسی قرار گیرند، اما به صورت مستقل طبقه‌بندی نشده‌اند.

اختلال سادیسم جنسی در DSM

پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۲۲) معیارهای روشنی برای تشخیص اختلالات جنسی ارائه می‌دهد. این راهنما اختلالات پارافیلیک را بر اساس ماهیت ناهنجاری جنسی دسته‌بندی می‌کند. برای تشخیص اختلال پارافیلیک، ترجیحات جنسی غیرطبیعی باید شامل خطر قابل‌توجه آسیب جسمانی یا ایجاد پریشانی روانی باشند (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۲۲(.اختلال‌های آلگولانیک زیرمجموعه‌ای از اختلالات پارافیلیک هستند که در آنها برانگیختگی جنسی به درد و رنج وابسته است. اختلال سادیسم جنسی یک نوع خاص از اختلالات آلگولانیک محسوب می‌شود که در آن برانگیختگی جنسی ناشی از رنج جسمی یا روانی فرد دیگر است (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۲۲).
شخصیت سادیستی

علائم اختلال سادیسم جنسی

مشخصه اصلی اختلال سادیسم جنسی، احساس شدید هیجان جنسی در هنگام تخیل یا مشاهده درد جسمی یا روانی فرد دیگر است. این رفتارها ممکن است با یک شریک رضایت‌مند یا به‌صورت تجاوز به فرد غیرمشتاق رخ دهد (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۲۲)

اگر فرد برای مدت حداقل شش ماه، برانگیختگی جنسی مکرر و شدید ناشی از تخیلات یا رفتارهای منجر به آسیب جسمی یا روانی دیگران را تجربه کند و این حالت با پریشانی قابل‌توجه، اختلال در عملکرد، یا اقدام به این تمایلات با فرد غیرمشتاق همراه باشد، تشخیص اختلال سادیسم جنسی محتمل است. در تشخیص باید مشخص شود که آیا فرد در محیطی کنترل‌شده قرار دارد که مانع تماس با دیگران می‌شود یا علائم او برای حداقل پنج سال در حالت بهبودی پایدار بوده است.

تشخیص این اختلال شامل افرادی می‌شود که به تمایلات خود (با یا بدون پریشانی) اعتراف می‌کنند و نیز کسانی که با وجود شواهد آشکار، این تمایلات را انکار می‌کنند. اغلب، افرادی که علائم سادیسم جنسی را انکار می‌کنند، ادعا می‌کنند که رفتارهای تجاوزگرانه‌شان غیرعمدی بوده یا ممکن است به وقایع گذشته اعتراف کنند اما تمایل جاری به دیگرآزاری جنسی را رد نمایند. در هر دو مورد، ممکن است فرد پریشانی یا اختلال عملکردی را گزارش نکند، اما همچنان واجد شرایط تشخیص باشد.

همچنین باید توجه داشت که اشکال خفیف درد (مانند ضربه زدن یا نیشگون گرفتن) بین بزرگسالان رضایت‌مند، در محدوده طبیعی تجربیات جنسی انسانی قرار می‌گیرد. تا زمانی که قصد رفتار، جلب رضایت متقابل است و تمامی طرفین رضایت دارند، این اعمال ممکن است واجد شرایط تشخیص اختلال سادیسم جنسی نباشند.

درمان سادیسم

در حالی که هیچ درمان قطعی برای ویژگی‌های سادیستی وجود ندارد، درمان‌های بلندمدت و مداخلات روانکاوانه می‌توانند به مدیریت و کاهش رفتارهای آسیب‌زننده کمک کنند. مهمترین چالش در درمان ویژگی‌های سادیستیک، عدم خودآگاهی یا بینش در افراد مبتلا است. به این معنا که اکثر افراد دارای ویژگی‌های سادیستی، مشکلات خود را نمی‌پذیرند، که این موضوع درمان را دشوار می‌کند. از سویی دیگر از آنجا که سادیست‌ها اغلب از سلطه خود لذت می‌برند، ممکن است انگیزه‌ای برای تغییر نداشته باشند، مگر اینکه تحت فشار قرار گیرند (مثلاً پیامدهای قانونی). بنابراین مقاومت درمانی در این افراد بسیار زیاد است.

[۱] Sadism

[۲] Thanatos

[۳] Marquis de Sade (Louis Donatien Francois Alphonse de Sade

[۴] Orgy مشارکت در بزم‌های جنسی گروهی

[۵] Algolagnia

[۶] Psychopathia Sexualis

[۷] Psychological/Emotional Sadism

[۸] Situational Sadism

[۹] Cyber Sadism

[۱۰] Sociopolitical Sadism

[۱۱] Sexual Sadism

[۱۲] Spineless Sadism

[۱۳] Tyrannical Sadism

[۱۴] Enforcing Sadism

[۱۵] Explosive Sadism

[۱۶] The leading position

[۱۷] Activity

[۱۸] Passivity

[۱۹] Submission

[۲۰] Romping

[۲۱] Pre-genital

[۲۲] Auto-erotic

[۲۳] Anal stage

[۲۴] Sadistic-anal

[۲۵] Activity/Passivity

[۲۶] Domination/Submission

[۲۷] Retention/Expulsion

[۲۸] Character and Anal Erotism

[۲۹] Sexual constitution

[۳۰] Erotogeni sensitivity

[۳۱] Defiance

[۳۲] Primary masochism

[۳۳] Sublimated

[۳۴] BDSM یک اصطلاح است که از ترکیب چند کلمه تشکیل شده و به رفتارها و روابط خاصی در حیطهٔ سکسوالیته و روابط بین‌فردی اشاره دارد. هر حرف در این عبارت نشان‌دهندهٔ یکی از مفاهیم اصلی این حوزه است:

  • B(Bondage) یا بستن، که شامل محدود کردن فیزیکی شریک با استفاده از ابزارهایی مثل طناب، دستبند و غیره است.
  • D(Discipline)یا انضباط، که به قوانین و تنبیه‌های ازپیش توافق شده بین طرفین اشاره دارد.
  • S(Dominance) یا تسلط، که مربوط به کنترل یک فرد بر دیگری در چارچوب مشخص است.
  • M(Submission) یا تسلیم، که به تمایل فرد برای تحت کنترل بودن اشاره دارد.

BDSM می‌تواند شامل عناصر دیگری مثل سادومازوخیسم (Sadomasochism) نیز باشد، که در آن درد یا تحقیر به صورت توافقی و برای لذت طرفین اعمال می‌شود.

[۳۵] Sadistic Personality Disorder

[۳۶] Paraphilic Disorders

[۳۷] Sexual Sadism Disorder

[۳۸] Antisocial Personality Disorder

[۳۹] Narcissistic Personality Disorder

[۴۰] Alternative Model for Personality Disorders

[۴۱] Antagonism

American Psychiatric Association. (2022). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (5th ed., text rev.).

https://doi.org/10.1176/appi.books.9780890425787

Encyclopedia.com. (n.d.). Anal-sadistic stage. In International dictionary of psychoanalysis. Retrieved May 10, 2025, from https://www.encyclopedia.com/psychology/dictionaries-thesauruses-pictures-and-press-releases/anal-sadistic-stage

Hare, R. D. (2003). Manual for the Hare Psychopathy Checklist-Revised. Multi-Health Systems.

Kernberg, O. (2004). Aggressivity, Narcissism, and Self-Destructiveness in the Psychotherapeutic Relationship. Yale University Press.

Kingston, D. A., et al. (2010). The Role of Central and Peripheral Hormones in Sexual and Violent Recidivism.

Laplanche, J., & Pontalis, J.-B. (1973). The language of psychoanalysis (D. Nicholson-Smith, Trans.). W. W. Norton & Company. (Original work published 1967).

Millon, T., & Davis, R. (1996). Disorders of Personality: DSM-IV and Beyond. Wiley.

Scatolin, H. G. (2013). Psychoanalytic contributions of Karl Abraham to the Freudian legacy. Psychology Research, 3(12), 714–718.

Seto, M. C., Lalumière, M. L., Harris, G. T., & Chivers, M. L. (2012). The Sexual Responses of Sexual Sadists.