استل ماد کول[1] در مقالهای که در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد به ۲۰ مورد مهم که مبتدیانِ حوزهی روان تحلیلی باید مورد توجه قرار دهند اشاره میکند. این موارد به شرح زیر است:
- از شیوهی ورود بیمار به اتاق درمان با توجه به وقتشناسی، حالت چهره، لحن صدا، رفتار و ظاهر کلی غافل نشوید. تمیزی افراطی یا بینزاکتی فرد یا تحسین خود، نکاتی هستند که ارزش کاربردی دارند.
- به بیمار اجازه ندهید روی صندلی صاف بنشیند. کاناپهای برای دعوت به آرامش فراهم کنید.
- در معرض دید بیمار قرار نگیرید. تحلیلگر باید از نظر لفظی و ذهنی محو شود.
- زمانی که بیمار حالت تهوع پیدا کرد، صحبت نکنید. ساکت بمانید و بگذارید بیمار در ابتدای هر جلسه سکوت را بشکند.
- از توجه به نکته اول غافل نشوید. این امر احتمالا تاثیری بر تحلیل خواهد داشت و ممکن است به عنوان راهنمایی برای آن عمل کند.
- به بیمار اجازه ندهید کاناپه را ترک کند یا موقعیت درازکشیدن را به گونهای تغییر دهد که تحلیلگر در معرض دید باشد. تمایل بیمار به مشاهده تحلیلگر این است که تاثیر افشاگری هایش را بر چهره تحلیلگر مشاهده کند. اگر بیمار اصرار دارد که به سمت تحلیلگر برود، این مقاومت باید فورا تحلیل شود.
- نقطه نظر خود را به بیمار اعلام نکنید. دیدگاه بیمار را در نظر بگیرید و بر روی آن کار کنید.
- با بیمار بحث نکنید. برای بحث کردن دو نفر لازم است و تحلیلگر با بحث کردن نقش منفعل را نقض میکند. اگر پاسخی وجود نداشته باشد، بیمار از بحث کردن خسته میشود.
- توجه به ماهیت انتقال را فراموش نکنید. یک انتقال مثبت سنگین در مراحل اولیه باید باعث شود که تحلیلگر به اندازه یک انتقال منفی سنگین در حالت آماده باش باشد.
- از توجه به نشانههای انتقال متقابل غفلت نکنید. این موارد در رویاهای تحلیلگر پیدا می شوند و باید فورا به آنها رسیدگی شود. انتقال متقابل به معنای نیاز به تحلیل بیشتر برای تحلیلگر است. تحلیلگر تنها تا زمانی میتواند در تحلیل پیش برود که خودش تحلیل شود. (فروید)
- فلسفه خشک و بریده را تجویز نکنید. این شیوهی عمل اظهار عقیده یا پیشنهاد دادن است که با تحلیل روانی تفاوت دارد.
- هیچ موضوع شخصیای را برای بیمار فاش نکنید. غریزهی کنجکاوی بیمار در مورد تحلیلگر همیشه زیاد است. وسوسه نشوید که حوادث زندگی خود را برای کمک به بیمار بازگو کنید. او احتمالا در طول تحلیل از چنین ارتباطاتی برای اهداف ناهشیار خود استفاده خواهد کرد.
- توجه به اعمال ناهشیار بیمار را فراموش نکنید.
- توجه به واکنشهای بیمار، برای مثال صدای عصبانی، لحن آرام و ساکت، تاکید، اشک، هیجان و غیره را فراموش نکنید.
- در ابتدای کار توجه بیمار را به یافتههای تحلیل جلب نکنید. این انتقال ممکن است ناقص باشد و ایگوی بیمار از این افشاگریها رنجیده خاطر شود. یک واکنش جدی، مانند فکر خودکشی، ممکن است نتیجه آن باشد. فراموش نکنید که گفته اصلی فرد روانرنجور این است: «من مانند دیگران نیستم».
- بیمار را لمس نکنید. بیمار ممکن است در طول تحلیل از همه نوع سیمپتوم شکایت کند که برخی از آنها ممکن است شامل معاینه فیزیکی باشد. آنها باید از سوی یک پزشک عمومی و نه از سوی تحلیلگر مورد توجه قرار گیرند؛ به عنوان مثال رشد یک زخم پوستی ممکن است تمایل فرد به لمس شدن توسط تحلیلگر را پوشش دهد.
- تحلیل را بعد از اتمام زمان ادامه ندهید، حتی اگر بیمار دیر رسیده باشد. مهم نیست بیمار در حال حاضر چه میگوید، از روی صندلی بلند شوید.
- به بیمارانی که برای تحلیل مراجعه میکنند اجازه ندهید در بدو ورود یا هنگام خروج یکدیگر را ملاقات کنند. این یک علت مکرر حسادت است و مقاومتهای تازه ای ایجاد می شود.
- توجه به نحوه خروج بیمار را فراموش نکنید. به حالت چهره و لحن صدا توجه کنید.
- فراموش نکنید که برخی اقدامات ناهشیارانه یا اظهار نظرهای بیمحابا هنگام خروج میتواند زمینه را برای تحلیل بعدی فراهم کند.
منبع
این مقاله ترجمهی مقالهی زیر است:
Cole, E. M. (1922). A Few ‘Don’ts’ for Beginners in the Technique of Psycho-Analysis. International Journal of Psycho-Analysis, 3, 43-44.
Photo: Marius Borgeaud
[1] Estelle Maude Cole