من از کشتزار دیگری می‌روید...

این مقاله ترجمه‌ی مقاله‌ای با عنوان«بحران مردانگی» در واقع بحران عزت‌نفس است که در وب‌سایت روان منتشر شده است. در جهان مدرن، این باور رایج وجود دارد که استعداد یا تلاش به‌تنهایی می‌تواند هر فردی را به قله‌ی موفقیت و عزت نفس برساند. اما این تصوری افسانه‌ای است که به‌ویژه برای مردان پیامدهای مخربی به‌همراه […]

این مقاله ترجمه‌ی مقاله‌ای با عنوان «چگونگی گفت‌وگوی من با بیمارانم: تفسیر، توصیف، تبیین، پرسش، سوءتفاهم» تالیف توماس آگدن در سال ۲۰۱۸ است. در این مقاله، نویسنده تلاش می‌کند نحوه‌ی گفت‌وگوی خود با بیمارانش را توصیف و به‌طور بالینی به شرح دهد. او از به‌کارگیری زبانی که بیمار را به درگیر شدن[1] با تفکر خودآگاه […]

چرا افراد مهربان همیشه دروغ می‌گویند؟ افراد به ذاتْ خوب همیشه آماده و حتی گاهی اوقات به شدت مشتاقِ دروغ گفتن هستند. این موضوع صرفاً به این دلیل عجیب به نظر می‌رسد که ما در چنگال اعتیادِ جانانه اما بی رویه به گفتن حقیقت گرفتار هستیم. بخش زیادی از آن را می‌توان به گردن جورج […]

این مقاله، ترجمه‌ی مقاله‌ای با عنوان « چهار مولفه‌ی اساسی در تکنیک روان‌کاوی و روان‌درمانی‌های مشتق از روان‌کاوی»، تالیف اتوگرنبرک در سال ۲۰۱۶ است، که در مجله‌ی World Psychiatry منتشر شده است. چهار جنبه، به طور مشترک ماهیت تکنیک روان‌کاوی را تعیین می‌کنند: تفسیر[1]، تحلیل انتقال[2]، بی‌طرفی تکنیکال[3]، و تحلیل انتقال متقابل[4]. تفسیر عبارت است […]

افراد خاصی هستند که آنها را به شدت «فریب‌کار» می‌خوانیم و برای ما بسیار ناراحت‌کننده است (چراکه ممکن است معشوق یا بهترین دوستان ما باشند). فرد فریب‌کاری را تصور کنید که به ما می‌گوید که می‌خواهد در دفتر کارش بماند و تمام بعد از ظهر را کار کند؛ به خانه برمی‌گردیم و متوجه می‌شویم که […]

برای پژوهشگرانِ هیجان، شرم ترکیبی از ترس و غم است؛ آنها شرم را یک هیجان پایه نمی‌دانند. این هیجان در میان اکثر درمانگران به‌عنوان علت شماره یک آسیب‌شناسی روانی شناخته می‌شود (ناتانسون، 1992). اگرچه پس از تولد مدتی زمان می‌برد تا شرم در نوزاد ظاهر شود، من معتقدم که این یک هیجان پایه است. شاید […]

در مورد ناتوانی جنسی در مردان دگرجنس‌گرا به ندرت به بینش روان‌درمانی، نیاز فوری پیدا می‌کنیم. یک مرد می‌تواند به لحاظ فیزیولوژیکی کاملاً قادر به برقراری رابطه‌ی جنسی باشد، اما در رختخواب با زنی که بی‌صبرانه می‌خواهدش نمی‌تواند رابطه‌ی جنسی برقرار کند، و این باعث شرمندگی و خجالت بی‌حد و حصری در او می‌شود. چه اتفاقی ممکن است در حال رخ دادن باشد؟ لازم است این را در نظر بگیریم که چه چیزی می‌بایست در ابتدای زندگی درست پیش برود تا در آینده احتمال وقوع این نوع ناتوانی روانی به حداقل برسد. یکی از تضمین‌کننده‌های بزرگ قوای جنسی یک مرد بالغ، عشق به نوع خاصی از زن در دوران کودکی‌اش است. در صورتی که مراقبِ مونث اصلیِ یک مرد [مادر] بتواند دو کار را انجام دهد، به او کمک بزرگی می‌کند تا بعدها این مرد با میل جسمانی خود احساس راحتی کند: اول، اگر این پیام را به مردِ کوچک
این مقاله ترجمه‌ی مقاله‌ای با عنوان «گوش دادن به گوش دادن» تالیف هایدی فایم‌برگ در سال ۱۹۹۶ است. نویسنده کارکرد گوش دادن تحلیلی را به مفهومNachträglichkeit [2] فروید پیوند می‌دهد، که او آن را به‌عنوان انتساب پس‌کنشی[3] معنا به جای کنش صرفاً به تعویق افتاده تعریف می‌کند، و مفهوم «گوش دادن به گوش دادن» را از ترکیب آنها استخراج می‌کند. مفهومی دیالکتیکی از زمان پیشنهاد شده است، با تفسیری که شامل سه مرحله‌ی منطقی است که به ترتیب بر عهده تحلیلگر، بیمار و هر دو آنها است. در این مقاله دو مثال بالینی ارائه می‌شود که نشان می‌دهد چگونه بیمار متاثر از موقعیتی که توسط همانندسازی‌های ناخودآگاه او دیکته می‌شود، صحبت می‌کند و گوش می‌دهد، همچنین بیمار بر اساس همین همانندسازی‌های ناخودآگاه، تفسیرهای تحلیل‌گر و سکوت‌هایش را دوباره تفسیر کند. با گوش دادن به معنایی که مجددا بیمار به تفاسیر تحلیل‌گر می‌دهد، تحلیل‌گر می‌تواند همانندسازی‌های ناخودآگاه بیمار را کشف کند
اولین‌بار گلوریا را زمانی دیدم که یک دانش‌آموز دبیرستانی بود. مدتی قبل او دوباره به دیدن من آمد. مادرش خودکشی کرده بود و او به کمک احتیاج داشت. در این زمان او ۳۰ سالش بود و دختر ۶ ساله‌ای به نام «سوفیا» داشت. گلوریا گفت: «من غمگینم، اما احساسی فراتر از غمگینی دارم. عصبانی هستم، می‌ترسم، احساس می‌کنم گم شده‌ام. مادرم، یارِ همیشگی من بود. سنگِ صبور من بود. چطور می‌خواست که بمیرد؟ من هرگز نمی‌توانم سوفیا را از قصد ترک کنم. آیا من برای مادرم کافی نبودم؟ حتماً نبودم، من احساس گناه هم می‌کنم. حتی خودکشی او هم آکنده از محبت بود. درحالی‌که پدرم خارج از شهر بود، یادداشتی برای خانم نظافتچی، برای من و همین‌طور برای پدرم گذاشت. در یادداشتِ خانم نظافتچی، به او گفت که با پلیس تماس گرفته و به آنها بگوید که به کلینیک مراجعه کرده و به‌خاطر مصرف بیش از حد قرص به این
استل ماد کول[1] در مقاله‌ای که در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد به ۲۰ مورد مهم که مبتدیانِ حوزه‌ی روان تحلیلی باید مورد توجه قرار دهند اشاره می‌کند. این موارد به شرح زیر است: از شیوه‌ی ورود بیمار به اتاق درمان با توجه به وقت‌شناسی، حالت چهره، لحن صدا، رفتار و ظاهر کلی غافل نشوید. تمیزی افراطی یا بی‌نزاکتی فرد یا تحسین خود، نکاتی هستند که ارزش کاربردی دارند. به بیمار اجازه ندهید روی صندلی صاف بنشیند. کاناپه‌ای برای دعوت به آرامش فراهم کنید. در معرض دید بیمار قرار نگیرید. تحلیل‌گر باید از نظر لفظی و ذهنی محو شود. زمانی که بیمار حالت تهوع پیدا کرد، صحبت نکنید. ساکت بمانید و بگذارید بیمار در ابتدای هر جلسه سکوت را بشکند. از توجه به نکته اول غافل نشوید. این امر احتمالا تاثیری بر تحلیل خواهد داشت و ممکن است به عنوان راهنمایی برای آن عمل کند. به بیمار اجازه ندهید کاناپه را