را و چگونه با مجرد بودن کنار بیاییم؟

چرا و چگونه باید با مجرد بودن‌ کنار بیاییم؟

این مقاله ترجمه‌ی مقاله‌ای با همین عنوان در وب‌سایت مدرسه‌ی زندگی است که به ترجمه‌ی حامد حکیمی برای مجله‌ی روانکاوی «دیگری»آماده شده است.


در میان تمام مهارت‌هایی که برای داشتن یک رابطۀ خوب لازم است، یک مهارت هست که بیش از بقیه اهمیت دارد: توانایی زندگی‌کردن بدون رابطه.

فقط زمانی که واقعاً با احتمال مجردماندن کنار آمده باشیم، می‌توانیم با آرامش، ثبات و شجاعت به مشکلات روابط عاشقانه نگاه کنیم و آن‌قدر محکم باشیم که یا مشکلات را حل کنیم، یا ماه‌ها، حتی سال‌ها یا شاید دهه‌ها بیرون از رابطه منتظر بمانیم تا فرد مناسبی پیدا شود.

فقط وقتی مطمئن باشیم که می‌توانیم به‌تنهایی از پس زندگی بربیاییم، اعتمادبه‌نفس لازم را خواهیم داشت که از شریک‌مان بخواهیم تغییر کند و منظورمان را جدی بیان کنیم. اتمام حجت‌‌ها اگر واقعی نباشند، بی‌اثرند. شریک زندگی‌مان به‌خوبی حس می‌کند که تا کجا می‌تواند ما را تحت فشار بگذارد؛ و کجاها اگر فشار را بیشتر کند، ما از رابطه بیرون می‌رویم. و اگر ما هیچ‌گاه نتوانیم از رابطه خارج شویم و از تنهایی بیشتر از بدرفتاری بترسیم، آنگاه هرکسی می‌تواند تا ابد با احساسات‌مان بازی کند. ما همیشه باید بدانیم که ممکن است نیاز باشد رابطه‌ای را ترک کنیم _ تا فقط از این طریق، شرایطی را ایجاد کنیم که هیچ‌گاه مجبور به ترک رابطه نباشیم. باید مانند کشوری باشیم که هر سال مانور نظامی برگزار می‌کند، نه چون قرار است حتماً جنگی رخ دهد، بلکه برای اینکه احتمال وقوع آن را کاهش دهد. عاشق‌های عاقل، حتی در گرم‌ترین و صمیمی‌ترین لحظات، می‌دانند که ممکن است روزی نیاز باشد از چمدانی که همیشه زیر تخت پنهان کرده‌اند استفاده کنند.

در دوران آشنایی و قرارهای عاشقانه هم، تا زمانی که با احتمال تنهاماندن کنار نیامده باشیم، نمی‌توانیم آن شفافیت فکری لازم را داشته باشیم تا افرادی را که برای‌مان جذاب نیستند رد کنیم. فقط زمانی که بتوانیم از همراهی با خودمان لذت ببریم است که دیگر در این دام نمی‌افتیم که خودمان را قانع کنیم که فلان آدم اشتباه در کل آدم خوبی است و نمی‌گذاریم ترس از تنها مردن زندگی‌مان را تباه کند.

با‌این‌حال، تا زمانی که از شعارهای محبوب و سطحی این دوران که می‌گوید «تنهایی می‌تواند لذت‌بخش، رضایت‌بخش یا جالب باشد» دست برنداریم، نمی‌توانیم واقعاً با تنهایی کنار بیاییم. تا وقتی به این دل‌خوش‌کنی‌ها دل ببندیم، بیش از آنچه باید رنج می‌کشیم. نه‌تنها تنها خواهیم بود، بلکه از اینکه چقدر این وضعیت آزاردهنده است احساس شرمندگی هم خواهیم کرد. باید با واقعیت روبه‌رو شویم: تنهایی واقعاً سخت است. البته که هست، هم کسل‌کننده است، هم ترسناک، هم دلسردکننده و هم بیگانه‌کننده.

ژرفای تنهایی؛ شعف خلوت

 

نوزاد، تنهایی و جنون

 

ما تنهاییم یا نگران؟

 

اما بهترین شانس ما برای کنارآمدن با تنهایی این است که هیچ توهمی درباره‌اش نداشته باشیم. هیچ چیز جالبی در تنها خوابیدن یا گوش‌دادن به موسیقی با صدای بلند آن هم ساعت سۀ صبح وجود ندارد. فرایند آشنایی‌های مکرر به‌سرعت ذهن را فرسوده می‌کند. اما وقتی با سختی این وضعیت کنار بیاییم، دیگر هر بار ما را غافلگیر یا تحقیر نمی‌کند.

البته تنهایی، با وجود تمام سختی‌هایش، همیشه بهتر از یک رابطۀ بد با فردی نابالغ، دمدمی، مرزی و فاقد خودآگاهی است. اینکه بار دیگر روی زمین اتاق بنشینیم و زارزار از این سرنوشت‌ مزخرف‌مان گریه کنیم، به‌مراتب بهتر از آن است که بخواهیم شریک عاطفی سرکش، خیانت‌کار یا لجبازمان را وادار کنیم که ما را درست و واقعی دوست داشته باشد. تنهایی حداقل‌ آینده‌مان را از ما نمی‌گیرد و همیشه امکانات بهتری برای ما فراهم می‌کند. باید از ته دل از مجردبودن بیزار باشیم، درعین‌حال، باید درک کنیم که تحمل‌کردنش، آن هم با آگاهی و پایداری، تضمین‌کنندۀ آینده‌ای‌ست که شایستۀ آن‌ایم. 

The School of Life. (n.d.). Why and how we need to make our peace with being single. Retrieved from https://www.theschooloflife.com/article/why-and-how-we-need-to-make-our-peace-with-being-single/