من از کشتزار دیگری می‌روید...

محسن سلامت، روان‌درمانگر

این مقاله، ترجمه‌ی مقاله‌ای با عنوان « چهار مولفه‌ی اساسی در تکنیک روان‌کاوی و روان‌درمانی‌های مشتق از روان‌کاوی»، تالیف اتوگرنبرک در سال ۲۰۱۶ است، که در مجله‌ی World Psychiatry منتشر شده است. چهار جنبه، به طور مشترک ماهیت تکنیک روان‌کاوی را تعیین می‌کنند: تفسیر[1]، تحلیل انتقال[2]، بی‌طرفی تکنیکال[3]، و تحلیل انتقال متقابل[4]. تفسیر عبارت است […]

افراد خاصی هستند که آنها را به شدت «فریب‌کار» می‌خوانیم و برای ما بسیار ناراحت‌کننده است (چراکه ممکن است معشوق یا بهترین دوستان ما باشند). فرد فریب‌کاری را تصور کنید که به ما می‌گوید که می‌خواهد در دفتر کارش بماند و تمام بعد از ظهر را کار کند؛ به خانه برمی‌گردیم و متوجه می‌شویم که […]

برای پژوهشگرانِ هیجان، شرم ترکیبی از ترس و غم است؛ آنها شرم را یک هیجان پایه نمی‌دانند. این هیجان در میان اکثر درمانگران به‌عنوان علت شماره یک آسیب‌شناسی روانی شناخته می‌شود (ناتانسون، 1992). اگرچه پس از تولد مدتی زمان می‌برد تا شرم در نوزاد ظاهر شود، من معتقدم که این یک هیجان پایه است. شاید […]

در مورد ناتوانی جنسی در مردان دگرجنس‌گرا به ندرت به بینش روان‌درمانی، نیاز فوری پیدا می‌کنیم. یک مرد می‌تواند به لحاظ فیزیولوژیکی کاملاً قادر به برقراری رابطه‌ی جنسی باشد، اما در رختخواب با زنی که بی‌صبرانه می‌خواهدش نمی‌تواند رابطه‌ی جنسی برقرار کند، و این باعث شرمندگی و خجالت بی‌حد و حصری در او می‌شود. چه اتفاقی ممکن است در حال
این مقاله ترجمه‌ی مقاله‌ای با عنوان «گوش دادن به گوش دادن» تالیف هایدی فایم‌برگ در سال ۱۹۹۶ است. نویسنده کارکرد گوش دادن تحلیلی را به مفهومNachträglichkeit [2] فروید پیوند می‌دهد، که او آن را به‌عنوان انتساب پس‌کنشی[3] معنا به جای کنش صرفاً به تعویق افتاده تعریف می‌کند، و مفهوم «گوش دادن به گوش دادن» را از ترکیب آنها استخراج می‌کند.
اولین‌بار گلوریا را زمانی دیدم که یک دانش‌آموز دبیرستانی بود. مدتی قبل او دوباره به دیدن من آمد. مادرش خودکشی کرده بود و او به کمک احتیاج داشت. در این زمان او ۳۰ سالش بود و دختر ۶ ساله‌ای به نام «سوفیا» داشت. گلوریا گفت: «من غمگینم، اما احساسی فراتر از غمگینی دارم. عصبانی هستم، می‌ترسم، احساس می‌کنم گم شده‌ام.
استل ماد کول[1] در مقاله‌ای که در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد به ۲۰ مورد مهم که مبتدیانِ حوزه‌ی روان تحلیلی باید مورد توجه قرار دهند اشاره می‌کند. این موارد به شرح زیر است: از شیوه‌ی ورود بیمار به اتاق درمان با توجه به وقت‌شناسی، حالت چهره، لحن صدا، رفتار و ظاهر کلی غافل نشوید. تمیزی افراطی یا بی‌نزاکتی فرد یا
مقاله ترجمه‌ی مقاله‌ای با عنوان «اهداف درمان روان تحلیلی» تالیف دانلد وینیکات در سال ۱۹۶۲ است. هدف من در انجام روانکاوی: زنده نگاه داشتن خوب نگاه داشتن و بیدار نگاه داشتن است. هدف من این است که خودم باشم و به خوبی رفتار کنم. با شروع یک تحلیل، انتظار دارم با آن ادامه دهم، از آن جان سالم به در
این مقاله ترجمه‌ی مقاله‌ای با عنوان «از ژرفای تنهایی تا شعف خلوت: چشم‌اندازهای فرهنگی، اجتماعی و روان‌تحلیل‌گرانه» تالیف الکساندر دیمیتریویچ و مایکل بی. بوکهلز است. تنهایی[1] یکی از معدود پدیده‌هایی است که همه آن را تجربه می‌کنند و موجب بروز مشکلات زیادی در زندگیِ روزمره‌‌یِ میلیون‌ها نفر در سرتاسر جهان می‌شود. تنهایی به طور غیرقابل‌انکاری با دردهای هیجانی، کژ سازگاری‌های
من آنتونی را می‌دیدم. او حسابداری موفق، ۳۲ ساله و مجرد بود. آنتونی تعریف کرد: «من در جزئیات خوب هستم. به‌نوعی برخورد با جزئیات دلگرم‌کننده است، هرچه کوچک‌تر، بهتر. من همچنین دوست دارم خانه را تمیز کنم. به نظر تو، من زنی را پیدا خواهم کرد که قدردان این مهارت باشد. اگر می‌توانستم، تمام عمرم را صرف تمیزکردن خانه یا