این مقاله توسط رها پور رحمتی و بهار آیتمهر برای انتشار در گروه روانکاوی دیگری آماده شده است.
امروزه، ازدواج بیش از آنکه برآمده از الزامات خانوادگی یا اجتماعی باشد، محصول انتخاب فردی است. این تحول، انتظارات شرکای عاطفی را دگرگون ساخته است و همسران توقع بسیاری در ابعاد عاطفی دارند. چنین انتظاری — در کنار پیچیدگیهای ذاتی روابط انسانی — فشارهای روانی مضاعفی بر رابطه تحمیل میکند. از سوی دیگر، فقدان شبکههای حمایتی سنتی (مانند خانواده گسترده یا هنجارهای اجتماعی یکپارچه) شرکای عاطفی را در مواجهه با تعارضات، به انزوای عاطفی میکشاند.
در این بستر، زوجدرمانی تحلیلی به عنوان یکی از رویکردهای مؤثر در درمان مشکلات زناشویی مطرح میشود. این روش با تکیه بر مبانی روانتحلیلی[۱] و نظریههای روابط ابژهای[۲] به واکاوی ریشههای ناخودآگاه تعارضات و الگوهای تکراری تعامل شرکای عاطفی میپردازد. هدف نهایی زوجدرمانی تحلیلی، نه صرفاً کاهش تنشهای سطحی، بلکه بازسازی ارتباط از طریق بینشبخشی به پویاییهای ناخودآگاه است.
فهرست مطالب
زوج درمانی تحلیلی چیست؟
زوج درمانی تحلیلی هدف اصلی خود را درک و درمان مشکلات عاطفی و روانی نهفته در روابط شرکای عاطفی میداند. این روش درمانی از نظریات روانتحلیلی استفاده میکند تا الگوهای ناخودآگاه، دفاعهای روانی و مسائل پنهانی را که در روابط عاطفی تاثیرگذار هستند، شناسایی و اصلاح کند.
در دیدگاه زوجدرمانی تحلیلی تعارضات زناشویی لزوماً ناشی از تفاوتهای فرهنگی یا مشکلات روانشناختی فردی نیستند، بلکه از انتظاراتِ نقشِ درونیشده از خانواده مبدأ نشأت میگیرند؛ به عبارت دیگر افراد در روابط ناسازگار، شریک خود را نه به عنوان فردی مستقل، بلکه بر اساس الگوهای درونیشده (معمولاً از والدین یا تجربیات کودکی) میبینند.
افراد مدلهای رفتاریِ والدینِ خود را در رابطه با شریک عاطفی تکرار میکنند، حتی اگر آگاهانه بخواهند برخلاف آن عمل کنند. یعنی یک یا هر دو طرف سعی میکنند طرف مقابل را به اجبار در قالب این الگوها بگنجانند و در صورت مقاومت، به تنبیه یا تحقیر متوسل میشوند. بنابراین در زوجدرمانی تحلیلی تنها حل تعارضات ظاهری یا کشف دنیای ناخودآگاه یک فرد اهمیت ندارد، بلکه هدف کشف دنیای ناخودآگاهی است که دو نفر با هم ساختهاند.
درمان تحلیلی چیست؟

زوجدرمانی تحلیلی بر چه چیزی تمرکز دارد؟
زوج درمانی تحلیلی ترکیبی از افزایش خودآگاهی (بینش) و ایجاد تجربیات جدید از شیوههای مثبتِ ارتباط با دیگران است. این رویکرد از رابطهی واقعی میان زوجدرمانگر تحلیلی و شرکای عاطفی بهعنوان بستری امن برای کاوش در خود و دستیابی به تجربیات تحولی بهره میبرد.در این روش، زوجدرمانگر تحلیلی با بررسی چرخههای تعاملی منفی (مانند الگوی غر زدن-کنارهگیری که به تشدید تنش میانجامد) و همچنین بررسی حساسیتها، امیدها و ترسهای عمیقتر، به زوجها کمک میکند تا از الگوهای ناکارآمد رهایی یابند. این چرخهها غالباً ریشه در سرخوردگی و محرومیت از ارضای نیازهای اساسی روانی دارند.- ترس از طردشدگی یا ازدستدادن عشق
- شرم و تحقیر
- حسادت و احساس گناه
- اضطراب ناشی از کنترلشدن یا غرقشدن در نیازهای طرف مقابل
- بازآفرینی آسیبهای گذشته
هدف زوج درمانی تحلیلی
هدف اصلی زوج درمانی تحلیلی، ایجاد تحولی عمیق در رابطه از طریق کشف و پردازش لایههای ناخودآگاه تعاملات شرکای عاطفی است. این رویکرد با کمک به آگاهی از الگوهایِ تکرارشوندهیِ ناخودآگاه که ریشه در تجربیات گذشته و روابط اولیه دارند، به شرکای عاطفی امکان میدهد پویاییهای رابطهای ناکارآمد خود را بازسازی کنند.زوج درمانگر تحلیلی با ایجاد فضایی امن، به ترمیم زخمهای عاطفی گذشته که در رابطه فعلی بازتولید میشوند، کمک میکند. در این فرایند، شرکای عاطفی نه تنها بینش عمیقتری نسبت به تأثیر تاریخچه فردی بر رابطه فعلی کسب میکنند، بلکه مهارتهای ارتباطی جدیدی را میآموزند که امکان بیان صادقانهتر نیازها و احساسات را فراهم میسازد. این مسیر درمانی، در نهایت به ایجاد صمیمیت عمیقتر و رابطهای بالغانهتر منجر میشود. بنابراین زوجدرمانی تحلیلی به دنبال اهداف زیر است:- آگاهی از الگوهای ناخودآگاه
- بازسازی پویاییهای رابطهای
- ترمیم زخمهای عاطفی گذشته
- توسعه مهارتهای ارتباطی جدید

تکنیکهای درمانی در زوج درمانی تحلیلی
در زوج درمانی تحلیلی، زوج درمانگر تحلیلی از روشهای مختلفی برای کمک به شرکای عاطفی در حل مشکلات خود استفاده میکند. برخی از مهمترین این روشها عبارتند از:- تفسیر و تحلیل رویا: در روانتحلیلی، رویا به عنوان راهی برای دسترسی به ناخودآگاه و بخشهای پنهان ذهن فرد در نظر گرفته میشوند. زوج درمانگر تحلیلی ممکن است خوابهای شرکای عاطفی را بررسی و آنها را به عنوان نشانههایی از تعارضات ناخودآگاه تفسیر کند.
- شناخت الگوهای ناخودآگاه: زوج درمانگر تحلیلی سعی میکند الگوهای رفتاری و عاطفی که از گذشتههای دور در ناخودآگاه فرد ریشه دوانده است، شناسایی کند. این الگوها معمولاً به شکل رفتارهای تکراری و غیرقابل تغییر ظاهر میشوند.
- بررسی انتقال و انتقال متقابل: انتقال[۳] به فرایند ناخودآگاهی اشاره دارد که در آن فرد، الگوهای عاطفی و رابطهای گذشته خود را به شریک زندگی یا درمانگر منتقل میکند. در آن سو، انتقال متقابل[۴] زمانی رخ میدهد که درمانگر واکنشهای هیجانی خود را به زوج بروز میدهد. در بستر زوجدرمانی تحلیلی، درمانگر با دقت به بررسی این پدیدههای روانی میپردازد تا دریابد هر یک از شرکای عاطفی چگونه دیگری را در قالب نقشهای روانی از پیش تعیین شده (که عمدتاً ریشه در تجارب اولیه زندگی فرد دارد) قرار میدهد. این فرایند که به «تکرار الگوهای رابطهای» معروف است، اغلب منجر به بروز تعارضات مشابه در روابط فعلی میشود.
مثالی در این مورد بخوانید.
در یک مورد کلاسیک زوجدرمانی تحلیلی، جیمز، مرد ۴۰ سالهای با سابقه رشد در محیط خانوادگی بسیار سختگیرانه، الگوهای ارتباطی آسیبزایی را در رابطه با همسرش، امیلی ، نشان میداد. پدر جیمز، استاد دانشگاهی کمالگرا بود که کوچکترین اشتباهات پسرش را با عباراتی تحقیرآمیز مانند «این سطح از عملکرد برای خانواده ما قابل قبول نیست» مورد سرزنش قرار میداد.
در رابطه زناشویی، جیمز همواره هر اظهار نظر سازندهای از سوی امیلی را به عنوان حملهای شخصی تفسیر میکرد. برای مثال، وقتی امیلی میپرسید: «عزیزم فکر نمیکنی بهتر باشد برنامهریزی مالیمان را بررسی کنیم؟»، جیمز این جمله را معادل «تو در مدیریت امور مالی کاملاً شکست خوردهای» دریافت میکرد. این سوءتعبیرها منجر به واکنشهای دفاعی شدید میشد که ابتدا به شکل انزوا و سپس به صورت طغیانهای خشم بروز مییافت.
- جیمز ناخودآگاه امیلی را در نقش پدر انتقادگر قرار میداد (فرافکنی)
- خود را در موقعیت کودک تحقیرشده مییافت (درونفکنی)
با تکرار الگوهای رفتاری کودکی، دقیقاً همان واکنشهایی را نشان میداد که در نهایت امیلی را به سمت رفتارهای انتقادی سوق میداد (پیشگویی خودکامبخش)

- بررسی چرخههای تعاملی منفی و نیازهای بیاننشده: این چرخهها از امیدها و نیازهای برآوردهنشده یا بهخوبی بیاننشده تغذیه میکنند. زوج درمانگر تحلیلی به شرکای عاطفی کمک میکند تا آنچه را که واقعاً درباره آن درگیری دارند – از جمله نیازهایشان از یکدیگر – بیان کنند..
- بررسی دفاعهای روانی: از آنجا که آگاهی از نیازهای برآورده نشده، موقعیتهای ترسناک یا تصاویر منفی از خود و پریشانی عاطفی ایجاد میکند، افراد تمایل دارند با استفاده از مکانیزمهای دفاعی مختلف از این موقعیتها دوری کنند، یا آنها را به حداقل برسانند. زوج درمانگر تحلیلی به بررسی این مکانیزمهای دفاعی مانند انکار، سرکوب، جابجایی و فرافکنی میپردازد تا الگوهای دفاعیِ مانعِ ارتباط مؤثر را شناسایی کند.
فرایند درمان در زوجدرمانی تحلیلی
زوجدرمانی تحلیلی فرایندی تدریجی و عمیق است که در آن زوجدرمانگر تحلیلی به همراه شرکای عاطفی مسیر زیر را دنبال میکند:- شناسایی الگوهای ناکارآمد رابطهای
- ردیابی محرکهای عاطفی هر فرد به تجربیات کودکی/نوجوانی
- ایجاد درک عمیقتر از تأثیر رفتارها بر شریک زندگی
- توسعه ظرفیت برای صمیمیت عاطفی عمیقتر
چه زوجهایی به زوج درمانی تحلیلی نیاز دارند؟
زمانی که مشکلات مراجعان حول محور رابطه است، زوج درمانی تحلیلی میتواند رویکرد درمانی مناسب باشد. برخلاف درمان فردی که بر کاوش در روان بیمار متمرکزیم، در زوج درمانی تحلیلی، «زوج» یا «رابطه» به عنوان بیمار واحد در نظر گرفته میشود. هر زوجی برای مراقبت از رابطهی عاطفی خود و برای ارتقا آن نیازمند مداخلات زوجدرمانی تحلیلی است، اما تعدادی از زوجها بیش از سایرین نیازمند جلسات زوج درمانی تحلیلی هستند؛ به عنوان مثال زوجهایی که با مشکلات پیچیدهتر و عمیقتری مانند موارد زیر روبهرو هستند:- تعارضات شدید و مکرر: زوجهایی که در روابط خود با تعارضات مداوم و حلنشده مواجهند و به رغم تلاشهای مکرر، همان مشاجرات را تکرار میکنند. بهعنوان مثال زوجهایی که در چرخههای معیوب «گرایش-اجتناب» یا «سرزنش-دفاع» گیر کردهاند.
- اختلالات عاطفی: برای زوجهایی که دچار افسردگی، اضطراب، یا احساسات سرکوبشده هستند و روابطشان متأثر از این مسائل است.
- خیانت و بیاعتمادی: برای زوجهایی که پس از تجربه خیانت یا نقض اعتماد در رابطه به مشکلات اساسی برخورد کردهاند.
- الگوهای رفتاری نادرست: زوجهایی که الگوهای منفی یا ناسالم از روابط والدین یا تجربیات گذشته را تکرار میکنند.
- ناتوانی در برقراری ارتباط مؤثر: زوجهایی که قادر به بیان احساسات خود به شکل سالم و مؤثر نیستند و این مسئله باعث ایجاد فاصله عاطفی میشود.
- مشکلات در رابطهی جنسی یا صمیمیت: زوجهایی که به رغم روابط عاطفی نزدیک، میل نزدیکی جنسی ندارند یا در رابطهی جنسی خود دچار مشکلاتی هستند و یا زوجهایی که در صمیمیت عاطفی دچار چالش هستند.

یا زوجدرمانگران تحلیلی «دیگری» آشنا شوید.
شرایط لازم برای انجام زوج درمانی تحلیلی
برای اینکه زوج درمانی تحلیلی مؤثر واقع شود، نیازمند شرایط خاصی است که در این بخش به مهمترین آنها اشاره میشود:- آمادگی زوجین برای تغییر: هر دو فرد باید آماده باشند که به بررسی مسائل عاطفی و روانی عمیق بپردازند و به تغییر الگوهای رفتاری خود علاقهمند باشند.
- زمان و تعهد: زوج درمانی تحلیلی مستلزم زمان طولانی و جلسات متعدد میباشد. زوجها باید آمادگی کافی برای سرمایهگذاری زمانی در این مسیر داشته باشند.
- رابطه مثبت با درمانگر: وجود ارتباط صادقانه، مؤثر و مبتنی بر اعتماد با درمانگر، پیشنیاز اساسی برای موفقیت درمان است.
- حمایت از یکدیگر: زوجها باید بتوانند در طول درمان از یکدیگر حمایت کنند و به فرایند درمان به عنوان یک راه حل مشترک نگاه کنند.

مزایای زوج درمانی تحلیلی
از مهمترین مزایای زوج درمانی تحلیلی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:- درک ریشهای از مشکلات: این روش به زوجین کمک میکند تا مشکلات را از ریشه شناسایی کنند و به جای حل موقت، به درمان واقعی بپردازند.
- حل مشکلات عاطفی عمیق: برای مسائل پیچیدهای که به راحتی با روشهای سطحی قابل درمان نیستند، زوج درمانی تحلیلی موثر است.
- تقویت ارتباط: با شناخت الگوهای پنهانی در روابط، زوجین میتوانند ارتباط عمیقتری با یکدیگر برقرار کنند.
- آگاهی از ناخودآگاه: این روش به زوجین کمک میکند تا خود را بهتر بشناسند و از الگوهای منفی گذشته رهایی یابند.
- ماهیت طولانیمدت فرایند درمان:این رویکرد، برخلاف روشهای کوتاهمدت، مستلزم دوره درمانی نسبتاً طولانی است. ماهیت تحلیلی و بینشمحور این روش نیازمند جلسات متعدد و پیگیری مستمر میباشد که ممکن است با شرایط و انتظارات برخی مراجعان سازگار نباشد.
- بار مالی قابل توجه: هزینههای تخصصی جلسات تحلیلی، به دلیل نیاز به حضور درمانگران آموزشدیده (در مقایسه با سایر رویکردها آموزشهای بیشتری دیدهاند) و زمانبر بودن فرآیند، اغلب از سایر روشهای مداخلهای بالاتر است.
- ضرورت تعهد و آمادگی روانی بالا:موفقیت در زوجدرمانی تحلیلی مستلزم مشارکت فعال و تمایل هر دو طرف برای مواجهه با چالشهای عاطفی عمیق است. مقاومت در برابر تغییر یا عدم آمادگی برای بازنگری در الگوهای ناخودآگاه میتواند اثربخشی مداخلات را به شدت کاهش دهد.
تفاوت زوجدرمانی تحلیلی با سایر رویکردهای زوجدرمانی
تمرکز اصلی زوج درمانی تحلیلی برخلاف سایر روشها، بر ریشهیابی مشکلات رابطه در تعارضات ناخودآگاه و تجارب کودکی است. درحالی که روشهایی مانند زوج درمانی رفتاری بر تغییر رفتارهای قابل مشاهده و تقویت تعاملات مثبت تاکید دارند، یا زوج درمانی شناختی-رفتاری (CBT) با اصلاح افکار و باورهای ناکارآمد کار میکند، زوج درمانی تحلیلی به کشف و تحلیل هیجانات و تعارضات پنهان میپردازد. همچنین، زوج درمانی هیجانمدار (EFT) هرچند به عواطف میپردازد، اما بیشتر بر نیازهای عاطفی فعلی و دلبستگی تمرکز دارد، نه لزوماً ریشههای تاریخی. بهطور کلی، زوج درمانی تحلیلی با نگاهی عمیقتر و تحلیلیتر، سعی در فهم و تغییر الگوهای ناخودآگاهی دارد که روابط فعلی را تحت تأثیر قرار دادهاند. زوجدرمانگر تحلیلی بیشتر تفسیرگر است و به کشف ناخودآگاه کمک میکند اما زوجدرمانگران سایر رویکردها فعالتر هستند و ممکن است راهکارهای عملی ارائه میدهد.آیا سایر رویکردهای زوج درمانی میتواند جایگزینی برای زوج درمانی تحلیلی باشد؟
خیر، سایر روشهای زوجدرمانی بهطور کامل نمیتوانند جای زوجدرمانی تحلیلی را بگیرند، اما بسته به مشکل و نیاز زوجین، ممکن است برخی روشها کاربردیتر باشند. اگر چنانچه مشکل زوجین ناشی از تعارضات درونی حلنشده باشد (مثل وابستگی بیمارگونه یا نفرت ناخودآگاه)، فقط زوجدرمانی تحلیلی میتواند به آن بپردازد.
نمیدانم زوجدرمانی تحلیلی برای من مناسب است یا خیر؟
در صورتی که در این مورد نیاز به مشورت دارید، از تیم «دیگری» یک جلسه کوتاه بگیرید و با همفکری متخصصان، درمان و درمانگر مناسب خود را انتخاب کنید. برای رزرو جلسه می توانید از آیکون تلگرام در پایین صفحه اقدام کنید.
منابع
Nielsen, A. C. (2017). Psychodynamic approaches to couple therapy. Journal of Marital and Family Therapy, 43 (4), 678-692. https://doi.org/10.1111/jmft.12253
Dicks, H. V. (1968). Marital tensions: Clinical studies towards a psychological theory of interaction. Basic Books.