من از کشتزار دیگری می‌روید...

ناخوداگاه چیست؟

ناخودآگاه چیست؟


ناخودآگاه چیست؟ ناخودآگاه به محتواها یا فرایندهای ذهنی‌ای اطلاق می‌شود که فرد از آن‌ها آگاه نیست، اما به‌طور فعال بر تجربه‌های خودآگاه تأثیر می‌گذارند. در روان‌کاوی، ناخودآگاه به منطقه‌ای فرضی از ذهن اشاره دارد که در آن محتواهای ذهنی به دلیل سرکوبی از دسترسی به آگاهی محروم می‌شوند و بر اساس شیوه‌های عملکرد خاص خود عمل می‌کنند.

فهرست مطالب

سه معنای اصلی ناخودآگاه

این ایده که نیروهایی خارج از آگاهی هوشیار وجود دارند، هزاران سال است که مطرح بوده است. اصطلاح «ناخودآگاه» برای اولین بار توسط فیلسوف آلمانی فریدریش شلینگ در اواخر قرن هجدهم ابداع شد و بعدها توسط شاعر انگلیسی، ساموئل تیلور کولریج، به زبان انگلیسی ترجمه شد. در حوزه روانشناسی، اندیشمندانی مانند ویلیام جیمز و ویلهلم وونت به تأثیرات ناخودآگاه اشاره کرده بودند، اما این زیگموند فروید بود که این مفهوم را رواج داد و آن را به بخش مرکزی رویکرد روانکاوی خود تبدیل کرد. از نگاه فروید ناخودآگاه چیست؟ فرود ناخودآگاه را در سه معنا مطرح کرد:

  1. معنای توصیفی
  2. ناخودآگاه در مدل توپوگرافیک اول
  3. ناخودآگاه در مدل توپوگرافیک دوم

در ادامه به بررسی هر سه معنای ناخوداگاه خواهیم پرداخت.

معنای توصیفی ناخودآگاه

در این معنا، ناخودآگاه به تمام محتواهایی اشاره دارد که در لحظه‌ی حاضر در میدان آگاهی فرد حضور ندارند. این تعریف کلی است و تمایزی میان محتواهای نیمه‌آگاه و ناخودآگاه قائل نمی‌شود.

ناخوداگاه در مدل توپوگرافیک اول

ناخوداگاه چیست؟

فروید در مدل اول خود از ساختار ذهن، ذهن را متشکل از سه نظام (یا سیستم) می‌داند که بر اساس رابطه‌شان با هشیاری تفکیک می‌شوند. این سه نظام عبارتند از سیستم خودآگاه (Cs.)، سیستم نیمه‌آگاه ( Pcs.، که گاهی Cs-Pcs. نامیده می‌شود) و سیستم ناخودآگاه .(Ucs.) سیستم خودآگاه شامل محتواهای ذهنی است که در آگاهی قرار دارند. سیستم نیمه‌آگاه شامل محتواهای ذهنی است که به صورت توصیفی ناخودآگاه هستند، به این معنا که در هر لحظه خاص خودآگاه نیستند اما به راحتی می‌توان با توجه کردن به آن‌ها به خودآگاه آورده شوند. سیستم ناخودآگاه به صورت پویا ناخودآگاه است، به این معنا که محتواهای آن به دلیل سرکوب، به طور فعال از دسترسی به خودآگاه محروم می‌شوند.

در مدل توپوگرافیک اول ناخودآگاه چیست؟ در معنای «توپوگرافیک»، اصطلاح «ناخودآگاه» یکی از نظام‌هایی را توصیف می‌کند که شامل محتواهایی است که سرکوب شده‌اند و از دسترسی به نظام  نیمه‌آگاه – خودآگاه محروم مانده‌اند، آن هم به واسطه عمل سرکوب («سرکوب نخستین[۱]» به‌اضافه «سرکوب به معنای خاص[۲]» یا «فشار پسین»). ویژگی‌های بنیادین ناخودآگاه به‌مثابه یک نظام (Ucs.) را می‌توان چنین برشمرد:
الف. «محتواهای» آن، «بازنمایی» غرایز هستند.
ب. این محتواها توسط مکانیسم‌های ویژه فرایند اولیه، به‌ویژه «تراکم» و «جابه‌جایی»، اداره می‌شوند.
ج. این محتواها، که با انرژی غریزی به‌شدت نیروگذاری شده‌اند، می‌کوشند تا دوباره به خودآگاهی راه یابند و فعالیت خود را از سر گیرند (بازگشت امر سرکوب‌شده)، اما تنها در قالب‌ شکل‌گیری‌های‌ مصالحه[۳] و پس از تحمل تحریف‌های سانسور می‌توانند به نظام خودآگاه-نیمه‌آگاه (Pcs.−Cs.) دسترسی پیدا کنند.
د. به‌ویژه آرزوهای کودکی هستند که در ناخودآگاه تثبیت می‌شوند.
لازم به ذکر است که اختصار Ucs (در آلمانی Ubw. برای Unbewusst) ناخودآگاه را در شکل مادّی آن به‌عنوان یک نظام مشخص می‌کند؛ و اختصار ucs. (ubw.) شکل کوتاه شده صفت «ناخودآگاه» (unbewusst) است، که به معنای دقیق کلمه برای توصیف محتواها این نظام به کار می‌رود.

تکوین ناخودآگاه در مدل توپوگرافیک اول

در مدل توپوگرافیک، فروید سیستم ناخودآگاه را از منظر تحولی توصیف کرد. در ابتدا، «سرکوب اولیه» مانع از دسترسی برخی بخش‌های زندگی ذهنی به آگاهی می‌شود و سیستم ناخودآگاه را تشکیل می‌دهد. سپس، از طریق «سرکوب به‌معنای دقیق[۴]»، بخش‌هایی از زندگی ذهنی که بالقوه می‌توانند خودآگاه شوند یا خودآگاه شده‌اند، به دلیل غیرقابل قبول بودن برای خودآگاه، مورد سانسور قرار می‌گیرند.

ناخوداگاه چیست؟
سرکوب نخستین چیست؟
این اولین مرحله از فرایند سرکوب است و مربوط به دوران کودکی است. در این فرایند، امیال، افکار یا تجربیاتی که برای کودک غیرقابل پذیرش هستند (مثلاً تمایلات جنسی یا پرخاشگرانه ناخودآگاه) هرگز به‌طور کامل به سطح خودآگاه راه نمی‌یابند و از ابتدا در ناخودآگاه باقی می‌مانند. به عبارت دیگر، سرکوب نخستین باعث می‌شود برخی سائق‌ها (غریزه‌ها) هرگز وارد حوزه هشیاری نشوند. به‌عنوان مثال تمایلات ادیپال در کودکی که به‌طور طبیعی سرکوب می‌شوند.
«سرکوب به معنای خاص» چیست؟
سرکوب به معنای خاص به فرایندی اطلاق می‌شود که در آن افکار، احساسات یا خاطراتی که قبلاً در آگاهی بوده‌اند یا بالقوه می‌توانستند به آگاهی بیایند، به‌طور فعال از دسترسی به آگاهی دور نگه داشته می‌شوند. این فرایند معمولاً به دلیل ماهیت ناخوشایند یا تهدیدآمیز این محتواها انجام می‌شود.
تفاوت «سرکوب اولیه» با «سرکوب به معنای خاص»
سرکوب اولیه به فرایندی اشاره دارد که در آن برخی از محتواهای ذهنی هرگز به آگاهی نمی‌رسند و از ابتدا در ناخودآگاه باقی می‌مانند. این محتواها معمولاً مربوط به تجربیات اولیه کودکی هستند. اما سرکوب به معنای خاص به محتواهایی اشاره دارد که قبلاً در آگاهی بوده‌اند یا بالقوه می‌توانستند به آگاهی بیایند، اما به‌طور فعال از آگاهی دور نگه داشته می‌شوند.

فرایند اولیه و ناخودآگاه

همان‌طوری که پیش از این گفتیم محتوای ناخوداگاه به دلیل غیرقابل قبول بودن برای خودآگاه، مورد سانسور قرار می‌گیرد؛ فروید استدلال کرد که در زمان خواب سانسور غیرفعال می‌شود و از همین رو رویاها «شاهراهی به سوی ناخودآگاه» هستند، زیرا وقتی سانسور خواب است، می‌توان در زندگی رویایی مشاهده کرد که چگونه تمایلات ناخودآگاه از کودکی ذهن را فعال و سازمان‌دهی می‌کنند. از طریق بررسی رویاها، فروید توانست شیوه خاص عملکرد سیستم ناخودآگاه را مشاهده کند، که آن را «فرایند اولیه» نامید. او فرایند اولیه را ابتدایی‌ترین شکل فعالیت ذهنی می‌دانست. این فرایند بدون توجه به منطق، درجات یقین، نفی، تناقض یا زمان، بر اساس اصل لذت (در مقابل اصل واقعیت) عمل می‌کند. افکار نه در قالب کلمات (جز در ابتدایی‌ترین شکل آن‌ها)، بلکه در قالب تصاویر با استفاده از نمادین‌سازی، جابجایی و تراکم بیان می‌شوند. در مقابل سیستم ناخودآگاه، سیستم خودآگاه-نیمه‌‌خودآگاه بر اساس فرایند ثانویه عمل می‌کند، که با تفکر منطقی و مبتنی بر زبان مطابق با اصل واقعیت مشخص می‌شود. وقتی محتواهای ذهنی مورد سرکوب قرار می‌گیرند، از بخش‌های منطقی‌تر ذهن جدا شده و به‌صورت مداوم بر اساس فرایند اولیه عمل می‌کنند. آن‌ها از طریق مواجهه با عقل و واقعیت «تضعیف[۴]» نمی‌شوند. افکار و احساسات سرکوب‌شده ناخودآگاه نیروی جاذبه‌ای بر سایر محتواهای ذهنی اعمال می‌کنند، که می‌توانند به درون ناخودآگاه کشیده شده و مجموعه‌ای از ایده‌های مرتبط و سرکوب‌شده را تشکیل دهند. حتی در حالی که سرکوب شده‌اند، این افکار و احساسات تأثیر مداوم، هرچند پنهان، بر زندگی ذهنی خودآگاه دارند.

فروید در تلاش برای تعریف ناخودآگاه به‌عنوان یک نظام، ویژگی‌های خاص آن را چنین برمی‌شمرد: فرایند اولیه؛ نبود نفی، تردید، و درجاتی از یقین؛ بی‌تفاوتی نسبت به واقعیت و تبعیت انحصاری از اصل لذت و عدم‌لذت .

۱. پیش از ۱۹۰۵ (نظریه اولیه)
به نظر فروید در سال ۱۹۰۰، محتواهای سیستم ناخودآگاه شامل هر دو نوع تمایلات غیرقابل قبول هستند؛ محتوایی که هم از طریق سرکوب اولیه و هم ثانویه به ناخودآگاه رانده شده‌اند.
۲. پس از ۱۹۰۵ (نظریه سائق‌ها)

پس از ابداع نظریه رانه (فروید، ۱۹۰۵)، محتواهای سیستم ناخودآگاه شامل مشتقات رانه‌ها می‌شوند. منظور از مشتقات رانه بازنمایی‌های روانیِ تغییرشکل‌یافته رانه‌ها (مثل فانتزی‌ها، خاطرات یا افکار مرتبط با تمایلات جنسی/پرخاشگری) هستند. این مشتقات سرکوب‌شده سائق‌ها، به شکلی پنهان و قابل قبول برای سانسور، به دنبال دسترسی به خودآگاه هستند. آن‌ها ممکن است به شکل سمپتوم‌های نوروتیک، لغزش‌های زبانی و عملی (پاراپراکسیس‌ها)، و بعدها به صورت شخصیت و انتقال، خودآگاه شوند.

ناخوداگاه چیست؟

ناخوداگاه چگونه بروز پیدا می‌کند؟

محتواهای ذهنی که مورد سرکوب بیش از حد قرار گرفته‌اند، تأثیرات آسیب‌زایی[۶] بر ذهن اعمال می‌کنند. این تأثیرات آسیب‌زا شامل بازداری‌ها، سمپتوم‌ها و اضطراب هستند. فروید اصطلاح نوروز را از دنیای پزشکی اطراف خود اقتباس کرد تا سمپتوم‌های هیستری، فوبیا و سندرم‌های مشخص‌شده با وسواس‌ها و اجبارها (روان‌نژندی‌ها[۷]) را توصیف کند، که همه بر اساس سرکوب آرزوها و تکانه‌های غیرقابل قبولی هستند که به صورت سمپتوم‌ها، به خودآگاه «بازگشت» می‌کنند. خاطرات سرکوب‌شده ناخودآگاه اغلب به جای یادآوری، تکرار می‌شوند، به‌ویژه در انتقال (فروید، ۱۹۱۴). بعدها، فروید ادعا کرد که شخصیت نیز نمایان‌گر تأثیر مشتقات سرکوب‌شده سائق‌های ناخودآگاه است. بنابراین به طور خلاصه می توان گفت که تظاهرات بالینی محتواها ناخودآگاه به اشکال زیر است:

  1. سمپتوم‌های نوروتیک: نشانه‌های روان‌رنجورانه‌ای هستند که به عنوان راه‌حل‌های ناخودآگاه برای تعارض‌های درونی ظاهر می‌شوند.
  2. پاراپراکسیس: که لغزش‌های زبانی (یعنی گفتن ناخواسته‌ی کلمات یا فراموشی‌هایی که تمایلات ناخودآگاه را فاش می‌کنند) و اشتباهات روزمره (مانند گم کردن وسایل مرتبط با موقعیت‌های اضطراب‌آور)، را شامل می‌شود.
  3. انتقال: در روان‌درمانی تحلیلی، بیمار احساسات سرکوب‌شده نسبت به والدین یا افراد مهم زندگی را به درمانگر منتقل می‌کند و این پدیده کلید دسترسی به ناخودآگاه است.
  4. تکرار به جای یادآوری: افراد به جای به خاطر آوردن تروماهای گذشته، آنها را در روابط جدید تکرار می‌کنند. به‌عنوان مثال کسی که در کودکی مورد بی‌توجهی قرار گرفته، ناخودآگاه به سمت شریک عاطفی سرد جذب می‌شود. فروید این را «اجبار به تکرار» نامید.
  5. شکل‌گیری شخصیت: مکانیسم‌های دفاعی می‌توانند تمایلات ناخودآگاه را به ویژگی‌های شخصیتی تبدیل کنند.

ناخوداگاه در مدل توپوگرافیک دوم

فروید (۱۹۲۳) در پاسخ به مشاهده‌اش که سیستم ناخودآگاه نه تنها شامل سائق‌هایی است که به دنبال ارضای نیازها هستند، بلکه فرایندهای دفاعی (از جمله خودِ سرکوبی) و الزامات اخلاقی (احساس گناه ناخودآگاه) را نیز در بر می‌گیرد، مدل ساختاری جدید ذهن را نه بر اساس «هشیاری»، بلکه بر اساس کارکرد تقسیم کرد. در این مدل ذهن سه نهاد است (اید، ایگو و سوپرایگو) که هر کدام دارای یک جزء ناخودآگاه هستند.
در این مدل، اید (که اکنون هم لیبیدو و هم پرخاشگری را شامل می‌شود) ویژگی‌هایی را به خود می‌گیرد که پیش‌تر به سیستم ناخودآگاه نسبت داده می‌شد؛ ایگوی ناخودآگاه عملکردهایی را بر عهده می‌گیرد که پیش‌تر به سیستم خودآگاه-نیمه‌خودآگاه نسبت داده می‌شد. با مدل ساختاری جدید، منطقی‌تر است که از کلمه ناخودآگاه به عنوان صفت استفاده شود تا به عنوان اسم (که دلالت بر یک سیستم منسجم دارد). اصطلاح «ناخودآگاه» همچنان در گفتمان روان‌کاوی استفاده می‌شود. این اصطلاح معمولاً به معنای ناخودآگاه پویا به کار می‌رود، که به محتواهای ذهنی اشاره دارد که سرکوب شده‌اند اما همچنان بر زندگی ذهنی و رفتار تأثیر می‌گذارند. وقتی به این شکل استفاده می‌شود، هر گونه دلالت بر ویژگی‌های سیستماتیک ناخودآگاه معمولاً تا حدی مبهم باقی می‌ماند.

در مدل ساختاری یا توپوگرافیک دوم ناخودآگاه چیست؟ در این مدل ناخودآگاه دیگر یک سیستم نیست؛ بلکه صفتی است که در تمام ساختارهای روانی (اید، ایگو، سوپرایگو وجود دارد. بنابراین در این مدل جدید، ناخودآگاه تنها محدود به اید نیست، بلکه بخش‌هایی از ایگو و سوپرایگو را نیز در بر می‌گیرد.

ناخوداگاه چیست؟

ناخودآگاه پویا

ناخودآگاه تنها یک مکان روانی نیست، بلکه یک نیروی پویا است که بر رفتار و تجربیات فرد تأثیر می‌گذارد. این نیرو می‌کوشد محتواهای خود را به خودآگاه برساند، اما توسط مکانیسم‌های دفاعی مانند سانسور مهار می‌شود. ناخودآگاه پویا شامل محتواهایی است که به‌طور فعال و به دلیل تعارض‌های درونی از آگاهی دور نگه داشته می‌شوند. این محتواها تأثیرات قدرتمندی بر رفتار و تجربه فرد دارند و نقش کلیدی در شکل‌دهی مشکلات روان‌رنجوری ایفا می‌کنند. اما ناخودآگاه توصیفی شامل محتواهایی است که در حال حاضر در آگاهی نیستند، اما لزوماً به دلیل تعارض‌های درونی سرکوب نشده‌اند. این محتواها می‌توانند به راحتی به آگاهی آورده شوند و تأثیرات تعارض‌آمیزی بر رفتار ندارند.

ناخوداگاه در رویکردهای مختلف

در حالی که همه نظریه‌های روان‌کاوی شامل دیدگاهی درباره زندگی ذهنی ناخودآگاه هستند، مکاتب فکری را می‌توان تا حدی بر اساس دیدگاه‌های مختلف آن‌ها درباره آنچه در ناخودآگاه وجود دارد یا دیدگاه‌های آن‌ها درباره ماهیت زندگی ذهنی ناخودآگاه متمایز کرد. در رویکردهای مختلف روانکاوی ناخوداگاه چیست؟
۱. روان‌شناسی ایگو، که بر اساس مدل ساختاری ذهن است، تمام زندگی ذهنی و رفتار خودآگاه را به عنوان نتیجه شکل‌گیری مصالحه‌هایی می‌داند که بازتاب تعارض ناخودآگاه میان اید، ایگو و سوپرایگو هستند (وائلدر، ۱۹۳۶؛ سی. برنر، ۱۹۸۲). روان‌شناسی ایگو همچنین بر نقش میانجی‌گرانه فانتزی ناخودآگاه یا روایت‌های خود (سلف) تأکید می‌کند که در کودکی تحت تأثیر اید، ایگو، سوپرایگو و تعاملات با دیگران شکل می‌گیرند (آرلو، ۱۹۶۹).

۲. تحلیل‌گران کلاینی بر مفهوم خودشان از فانتزی ناخودآگاه به عنوان بازنمایی‌های ذهنی سائق‌های مرتبط با روابط درونی‌شده با ابژه‌ها تأکید می‌کنند، که از اولین تجربیات غیرکلامی و سوماتیک شروع می‌شود و معتقدند که این تجربیات پایه تمام زندگی روانی هستند (ایزاکس، ۱۹۴۸).

۳. روان‌شناسان مدرن ایگو، مفاهیم ناخودآگاه پویا، تعارض ناخودآگاه و فانتزی ناخودآگاه را حفظ کرده‌اند اما از سائق‌ها (حداقل به شکلی که فروید مفهوم‌سازی کرده بود) فاصله گرفته‌اند و ترجیح می‌دهند زندگی روانی را تحت تأثیر افکار، احساسات، خاطرات و انگیزه‌های سرکوب‌شده از انواع مختلف بدانند که با درجات مختلفی از فرایندهای اولیه و ثانویه سازمان‌یافته‌اند (مفاهیمی که دستخوش بازنگری‌های زیادی نیز شده‌اند).

۴. نظریه‌های روابط ابژه، واحد اصلی تجربه (چه خودآگاه و چه ناخودآگاه) را روابط درونی‌شده با ابژه‌ها می‌دانند. روان‌شناسان سلف بر جنبه‌های ناخودآگاه ماتریس خود-خودابژه[۸] تمرکز می‌کنند. جی. سندلر و ای. سندلر (۱۹۸۳، ۱۹۸۴) میان ناخودآگاه گذشته و ناخودآگاه حال تمایز قائل شدند.

۵. تحلیل‌گران بین‌فردی، اخیراً، تحلیل‌گران از دیدگاه‌های بین‌فردی، رابطه‌ای یا بین‌الاذهانی، دانش رابطه‌ای ضمنی ناخودآگاه غیرخودآگاه[۹] یا غیرپویا را مفهوم‌سازی می‌کنند که شامل تعاملات با مراقبان است و در حافظه رویه‌ای به جای حافظه اعلانی رمزگذاری شده‌اند و بنابراین نمی‌توانند بیان شوند (دی. ان. استرن و همکاران، ۱۹۹۸). دیگران از تجربه فرموله‌نشده صحبت می‌کنند، که شامل تجربیات کودکی است که توسط مراقبان تأیید نشده‌اند و بنابراین اجازه دسترسی به خودآگاهی را ندارند (دی. بی. استرن، ۱۹۹۷). هر دو دانش رابطه‌ای ضمنی و تجربه فرموله‌نشده می‌توانند در دوتای[۱۰] درمانی اجرا شوند.

ناخوداگاه چیست؟
۶. روان‌شناسان سلف رابطه‌ای، استولورو و اتوود (۱۹۸۹)، میان ناخودآگاه پویا، که به دلیل محتوای متعارض به‌طور دفاعی سرکوب شده است؛ ناخودآگاه پیش‌بازتابی[۱۱]، که شامل اصول سازمان‌دهنده تجربه ذهنی است که در دوتای بین‌الاذهانی اولیه شکل می‌گیرد؛ و ناخودآگاه نامعتبر[۱۲]، که به دلیل شکست خودابژه (selfobject) در اعتبارسنجی نمی‌تواند بیان شود، تمایز قائل شدند. مشارکت تحلیل‌گر در درون بین‌الاذهانیِ موقعیت تحلیلی به بیمار امکان می‌دهد تا تجربه ناخودآگاه خود را بررسی، بیان، اعتبارسنجی و بازسازی کند. برخی از تحلیل‌گران معاصر ترجیح می‌دهند از ناخودآگاه دو نفره صحبت کنند، که در درون خودِ دوتایی وجود دارد (لیونز-روث، ۱۹۹۹). ۷. یونگ (۱۹۲۱/۱۹۵۷) ناخودآگاه را به ناخودآگاه شخصی و ناخودآگاه جمعی که شامل کهن‌الگوهایی است که میان همه مردم مشترک و به ارث رسیده است، تقسیم کرد. ظهور علوم شناختی در روان‌شناسی معاصر همراه با «کشف مجدد» ناخودآگاه بوده است. مفاهیمی مانند «دانش مستتر[۱۳]»، «پردازش اطلاعات پیش‌توجهی[۱۴]»، «خودکارشدگی[۱۵]»، «ادراک زیرآستانه‌ای» و «حافظه رویه‌ای» یا «ضمنی» همگی بخشی از چیزی هستند که اکنون ناخودآگاه شناختی نامیده می‌شود (کیلستروم، ۱۹۹۵؛ حاسین، اولمن و بارگ، ۲۰۰۵). برای بیشتر بخش‌ها، دانشمندان علوم شناختی مفهوم ناخودآگاه پویا یا سرکوب‌شده را رد می‌کنند. با این حال، اخیراً ناخودآگاه شناختی گسترش یافته است تا شامل «هیجان‌های ضمنی»، «انگیزه‌های ضمنی» و «فراموشی انگیزه‌دار» شود، که آن را به مفهوم روان‌کاوانه ناخودآگاه پویا نزدیک‌تر می‌کند (وستن، ۱۹۹۹). گاهی اوقات اصطلاح غیرخودآگاهی[۱۶] در روان‌شناسی برای اشاره به ناخودآگاه شناختی یا فعالیت‌های مغزی که بر زندگی ذهنی تأثیر می‌گذارند اما خود روان‌شناختی نیستند، استفاده می‌شود. علوم شناختی بر پژوهش‌گران روان‌کاوی مانند جی. واینبرگر و ال. سیلورمن (۱۹۹۰) و شورین و همکاران (۱۹۹۶) تأثیر گذاشته است، این افراد پارادایم‌های آزمایشی توسعه داده‌اند که شواهدی برای سرکوب، فرایند اولیه و ناخودآگاه پویا ارائه می‌دهند.

[۱] Primal Repression

[۲] Repression Proper

[۳] Compromise-formation

[۴] Repression proper

[۵] Worn away

[۶] Pathogenic

[۷] The Psychoneuroses

[۸] Self- Selfobject

[۹] Nonconscious

[۱۰] Dyad

[۱۱] Prereflective unconscious

[۱۲] Invalidated unconscious

[۱۳] Tacit knowledge

[۱۴] Preattentive information processing

[۱۵] Automaticity

[۱۶] Nonconscious

منابع

Laplanche, J., & Pontalis, J.-B. (1973). The language of psycho-analysis. W. W. Norton & Company.

Auchincloss, E. L., & Samberg, E. (2012). Psychoanalytic terms and concepts. Yale University Press.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *