گاهی ممکن است در یک رابطه‌ی زوجی قرار بگیریم که زمان زیادی را صرف شکایت به دوستان و خانواده در این باره بکنیم که طرف مقابل ما آشکارا و مصرانه «از صمیمیت می‌ترسد». او درباره‌ی احساسات خود صحبت نمی‌کند؛ از نظر فیزیکی راحت نیست و آنقدرها گریه نمی‌کند. در حالی که چنان که همه‌ی آشنایان ما می‌دانند، ما از نظر
عمومی
چطور در انتخاب معشوق بهتر عمل کنیم؟ ممکن است، برای مدت طولانی چنین به نظر برسد که در امر عشق «بدشانس» هستیم. سه سال را با یک نفر گذراندیم ولی متأسفانه او خیلی آشفته بود و در نهایت ما را به خاطر یکی از همکارانش ترک کرد. سپس شریک‌عاطفی دیگری آمد که پس از یک شروع امیدوارکننده، نسبتاً سرد و
عمومی
تجربه‌یِ مادر بودن یا مشارکت در رشد کودک در مرحله‌ی پیش ادیپی، پیچیده و دشوار است. مادر باید بیاموزد در یک سو میان نیازها و هویت خود و در سویی دیگر نیاز کودک به هم‌آمیختگی[1] و فاصله‌گرفتن، تعادل برقرار کند. رشد کودک مستلزم جابجاییِ دائمِ تعادلِ مادر میان خویش و کودک است. در این مقاله به بررسی عواملی می‌پردازیم که
تخصصی